معنی پذیرش
- پذیرش
- تعهد، اعتراف، قبول، استجابت، تایید، موافقت
واژههای مرتبط با پذیرش
پذیرش
- پذیرش
- تعهد، قبولی
پذیرش
- پذیرش
- پذیرفتاری، پذرفتاری، قبول، تعهد، آگرمان، فرمان برداری، قسمتی در بیمارستان، هتل و امثال آنکه وظیفۀ متصدی آن ثبت نام مراجعین است
پذیرش
- پذیرش
- فرمانبرداری، قبول، به رسمیت شناخته شدن نماینده یک دولت نزد دولتی دیگر
پذیرش
- پذیرش
- Acceptance, Reception
پذیرش
- پذیرش
- принятие , прием
پذیرش
- پذیرش
- Akzeptanz, Empfang
پذیرش
- پذیرش
- прийняття , прийом
پذیرش
- پذیرش
- akceptacja, przyjęcie
پذیرش
- پذیرش
- 接受 , 接待
