جدول جو
جدول جو

معنی پدواز - جستجوی لغت در جدول جو

پدواز
لانۀ پرندگان، جای زندگی و نشیمنگاه و محل تخمگذاری پرندگان، پتواز، آشیان، کابوک، وکر، بتواز، پیواز، وکنت، آشیانه، تکند، آشانه، کابک
تصویری از پدواز
تصویر پدواز
فرهنگ فارسی عمید
پدواز(پَ)
نشیمن گاه. جای و آرامگاه و نشیمن و قرار. پتواز. بتواز. نشیمن گاه و آرام گرفتن بگوشه ای که به آخر کارها و جایها آنجا آرام دارند. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نسخۀ نخجوانی). دو چوب بلند باشد که هر دو را از هم به اندک فاصله بر زمین فروبرند و چوب دیگر بعرض بر بالای آنها بندند تا کبوتران و گاهی جانوران شکاری بر آن نشینند و آنرا بعربی میقعه خوانند. (برهان). و رجوع به پرواز شود:
عهد و میثاق باز تازه کنیم
ازسحرگاه تا بوقت نماز
باز پدواز خویش باز شویم
چون دده باز جنبد از پدواز.
آغاجی.
سپهدار بگشود بر مرغ تیر
ز پدوازش افکند در آبگیر.
اسدی.
به هوای کرم او بزمین از پدواز
مرغ زرین سلب آید چو نهد سائل دام.
سوزنی.
از شواهد فوق چنین مستفاد میشود که پدواز جای مرغان شکاری و شاید دیگر ددگان در محلی مرتفع یا کوهی باشد، پتفوز. پوز. پوزه. گرداگرد دهان انسان و حیوانات دیگر از جانب بیرون. فنطیسه، گرداگرد کلاه، منقار مرغان. (برهان) ، سخن. گفتگو. مطلب، پاسخ. جواب و اپدواج یا اپی واج در پهلوی بمعنی بی جواب و بی پاسخ است
لغت نامه دهخدا
پدواز((پَ))
جای نشستن، پاسخ، جواب، پتواز، سخن، گفتگو، مطلب
تصویری از پدواز
تصویر پدواز
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرواز
تصویر پرواز
پر گشودن و پریدن پرندگان، پرش، پریدن و حرکت کردن در هوا، کنایه از مسافرت کردن با هواپیما، تخته های نازک و باریک به درازی نیم متر که در پوشش خانه بر روی تیرهای سقف، نزدیک به هم می چینند و روی آن ها پوشال یا حصیر می اندازند
پرواز کردن: پریدن، حرکت کردن پرنده یا هواپیما در آسمان، مسافرت کردن با هواپیما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیواز
تصویر پیواز
لانۀ پرندگان، جای زندگی و نشیمنگاه و محل تخمگذاری پرندگان، آشانه، آشیانه، وکنت، پتواز، وکر، آشیان، بتواز، پدواز، کابوک، تکند، کابک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیواز
تصویر پیواز
شب پره، خفاش، برای مثال در جهان روح کی گنجد بدن / کی شود پیواز هم فرّ همای (مولوی - مجمع الفرس - پیواز)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پتواز
تصویر پتواز
لانۀ پرندگان، جای زندگی و نشیمنگاه و محل تخمگذاری پرندگان، پدواز، آشیان، کابک، تکند، وکر، وکنت، آشیانه، بتواز، آشانه، پیواز، کابوک
جای نشستن مرغان شکاری در محل مرتفع
چوب بستی که در لانه یا جای دیگر برای نشستن پرندگان درست کنندبرای مثال دریغ و درد که بختم نشد دلیل و کنون / قفس شکسته و روحم نشسته بر پتواز (میرغروری - لغتنامه - پتواز)
پاسخ، جواب، اجابت، قبول برای مثال به امّید رفتم به درگاه او / امید مرا جمله پتواز کرد (بهرامی - شاعران بی دیوان - ۴۰۵)
فرهنگ فارسی عمید
(پَتْ)
بتواز. پدواز. (رشیدی). آده. میقعه. (برهان). نشیمن کبوتر و باز و دیگر پرندگان از شکاری و غیرشکاری و آن دو چوب است که به اندک فاصله از یکدیگر بر زمین فروبرند و چوب دیگر بر زبر آن دو نهند چنانکه نشستن آن جانوران را بکار آید، مطلق آرامگاه و نشستنگاه. (رشیدی) :
چو از پتواز چوگان تو سرزد
هوا گیرد چو بازتیزپر، گوی.
عمید لوبکی (از فرهنگ رشیدی).
دریغ و درد که بختم نشد دلیل و کنون
قفس شکسته و روحم نشسته بر پتواز.
میرغروری.
و رجوع به پدواز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
بهوا رفتن با بال مانند مرغان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
((پَ))
پرش، پریدن، تخته های باریکی که روی سقف کنار هم می چینند و حصیر یا پوشال را روی آن می اندازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیواز
تصویر پیواز
((پِ))
خفاش، شب پره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پتواز
تصویر پتواز
((پَ))
لانه، نشیمنگاه پرندگان، و آن چوب بستی باشد که برای نشستن پرندگان درست می کنند. پدواز، بتواز، پتوازه، جواب، پاسخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
رحلة جويةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
Flight
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vol
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
lot
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
飛行
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
полет
دیکشنری فارسی به روسی
شناوری، پرواز
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
پرواز
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
বিমানযাত্রা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
ndege
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
비행
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
טיסה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
飞行
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
उड़ान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
penerbangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
การบิน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vlucht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
Flug
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vuelo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
volo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
політ
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
voo
دیکشنری فارسی به پرتغالی