- پتنی
- آلتی چوبین و پنجه مانند که بدان خرمن باد دهند، سینی چوبی برای پاک کردن و افشاندن غله چچ پتنی
معنی پتنی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آلتی چوبین و پنجه مانند که بدان خرمن باد دهند، سینی چوبی برای پاک کردن و افشاندن غله چچ پتنی
درخور طبخ سزاوار پختن، مطبوخ طبیخ مقابل حاضری
آب: (نه در آن معده ریزه ای مانده نه در آن دیده قطره ای پانی) (سنائی)
آنکه از شوخی و پلیدی احتراز نکند کسی که نظافت نداند، بیعار بیکار لش بیث غیرت بی حمیت لاابالی (در اصطلاح مشتیان مقابل لوطی)
عرض، پهنا
هر کاسه و پیاله (عموما)، طاس مس ته سوراخ که بر روی آب گذارند برای تعیین ساعات پنگان فنجان
باده ای که از ارزن و برنج و جو سازند. هر کاسه و پیاله (عموما)، طاس مس ته سوراخ که بر روی آب گذارند برای تعیین ساعات پنگان فنجان
از مردم ختن، تهیه شده در ختن، برای مثال شنیدهام که مقالات سعدی از شیراز / همی برند به عالم چو نافۀ ختنی (سعدی۲ - ۵۹۰)
قابل پختن، درخور طبخ، غذای پخته
بگنی، نوشابه ای که از برنج، ارزن یا جو تهیه می شود، نوعی شراب، بوزه
((پِ))
فرهنگ فارسی معین
آن که از شوخی و پلیدی احتراز نکند، کسی که نظافت نداند، بیکار، لش، بی غیرت، لاابالی، (در اصطلاح مشتیان مقابل لوطی)
وسعت، گشادگی، عرض، پهنا، مقابل درازی، طول
آب، ماده ای مایع، بی طعم، بی بو و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی h۲o که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته، در صد درجۀ سانتی گراد جوش می آید و در صفر درجۀ سانتی گراد منجمد می شود برای مثال نه در آن معده ریزه ای میده / نه در آن دیده قطره ای پانی (سنائی - لغت نامه - پانی)
Contextual, Textual
contextual, textual
kontextuell, textuell
kontekstualny, tekstowy
контекстуальный , текстовый
контекстуальний , текстовий
contextueel, tekstueel
contextual, textual
contextuel, textuel
contestuale, testuale
संदर्भात्मक , ग्रंथीय
kontekstual, tekstual
맥락의 , 텍스트의
הקשרי , טקסטואלי
上下文的 , 文本的
文脈の , 文章の
bağlamsal, metinsel
wa muktadha, ya maandishi
เชิงบริบท , ข้อความ
প্রসঙ্গগত , গ্রন্থিক
سیاقی , متنی