جدول جو
جدول جو

معنی پایکاری - جستجوی لغت در جدول جو

پایکاری
خدمتکاری. پرستندگی. پادوی. شاگردی خدمت: و بسیار سخن رفت در معنی وزارت و تن درنمیداد (احمد بن عبدالصمد و گفت بنده غریب است میان این قوم و رسم این خدمت نمی شناسد وی را همین شاگردی و پایکاری صوابتر. (تاریخ بیهقی).
بد از طوس و کرمان فراوان گروه
به لشکر در از پایکاری ستوه.
اسدی.
آنکس که روزی امیری کرده باشد باز پایکاری چون کند. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
پایکاری
عمل پایکار. شاگردی خانه شاگردی، رعیتی نوکری مقابل امیری پادشاهی سلطنت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاکاری
تصویر پاکاری
شغل و عمل پاکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پایکار
تصویر پایکار
پاکار، آنکه کارش مراقبت از کشتزارهای دهقانان یا تقسیم آب و رسیدگی به برخی از کارهای مردم ده است، آنکه زیردست کدخدا یا میرآب است، نوکر، خدمتکار، پادو، تحصیل دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
ایستادگی، مقاومت، استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان، استحکام، صلابت، قوام، تأثّل، ثقابت، رصانت، اتقان، اشتداد، رستی، جزالت، ثبوت
فرهنگ فارسی عمید
مقاومت، تاب، استقامت، ایستادگی، پافشاری، دوام:
چو دیدند لهاک و فرشیدورد
چنان پایداری از آن شیرمرد،
فردوسی،
باستواری جان و بپایداری کوه
فریفته شد و از راه راست کرد کران،
فرخی،
امیر بخط خویش جواب نبشت یکی آنکه تا بوسهل را در او جمالی بزرگ باشد و دیگر که در او پایداری و بصارت تمام بود، (تاریخ بیهقی)،
سهل است پایداری تو در مقام وصل
چون دستبرد هجر ببینی بپایدار،
خلاق المعانی،
- پایداری کردن، مقاومت، استقامت، پافشردن، پای داشتن:
از دست جوانیم چو بربود عنان
پیری چو رکاب پایداری کردی،
حافظ
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاکاری
تصویر پاکاری
عمل پاکار، شغل و پیشه پاکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایکار
تصویر پایکار
خدمتکار، پادو، خادم
فرهنگ لغت هوشیار
ایستادگیپافشاری تاب مقاومت دوام. پایداری کردن پا فشردن پای داشتن مقاومت کردن استقامت ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایکار
تصویر پایکار
تحصیلدار، کسی که مراقبت از کشتزارها را به عهده دارد، خدمتکار، نوکر، پاکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
ایستادگی، پافشاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
قوام، استقامت
فرهنگ واژه فارسی سره
استقامت، استواری، پایمردی، تحمل، ثبات، ثبوت، دوام، مدافعه، مداومت، مقاومت
متضاد: ناپایداری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
الاستدامة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
Persevering, Persistence, Persistency, Stabilization, Steadiness, Sustainability
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
persévérant, persistance, stabilisation, stabilité, durabilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
beharrlich, Beharrlichkeit, Beständigkeit, Stabilisierung, Nachhaltigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
azimli, ısrar, süreklilik, istikrara kavuşturma, istikrar, sürdürülebilirlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
ثابت قدم , پائیداری , تسلسل , استحکام سازی , استحکام
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
অধ্যবসায়ী , স্থায়িত্ব , নিরন্তরতা , স্থিতিশীলীকরণ , স্থায়িত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
mvumilivu, udumavu, mfululizo, uthabiti wa kudumu, uthabiti, endelevu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
不屈の , 持続性 , 安定化 , 安定性 , 持続可能性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
인내하는 , 지속 , 지속성 , 안정화 , 안정성 , 지속 가능성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
наполегливий , стійкість , постійність , стабілізація , стабільність , стійкість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
נֶחְשָׁל , עַקְשָנוּת , הִתְמַדּוּת , יִצּוּב , יַצִיבוּת , בְּרִי קַיָּמוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
दृढ़ , दृढ़ता , स्थिरीकरण , स्थिरता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
gigih, kegigihan, kekonsistenan, stabilisasi, kestabilan, keberlanjutan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
настойчивый , упорство , настойчивость , стабилизация , устойчивость , устойчивость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
volhardend, persistentie, vasthoudendheid, stabilisatie, stabiliteit, duurzaamheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
perseverante, persistencia, estabilización, estabilidad, sostenibilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
perseverante, persistenza, stabilizzazione, stabilità, sostenibilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
perseverante, persistência, estabilização, estabilidade, sustentabilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
坚持的 , 持续性 , 持久性 , 稳定化 , 稳定性 , 可持续性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
wytrwały, trwałość, uporczywość, stabilizacja, stabilność, zrównoważoność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پایداری
تصویر پایداری
ที่พากเพียร , ความยืนหยัด , ความต่อเนื่อง , การทำให้มั่นคง , ความมั่นคง , ความยั่งยืน
دیکشنری فارسی به تایلندی