جدول جو
جدول جو

معنی پایسته - جستجوی لغت در جدول جو

پایسته
پاینده دایم باقی، پیوسته منسجم
تصویری از پایسته
تصویر پایسته
فرهنگ لغت هوشیار
پایسته
پاینده، پایدار، برقرار، پیوسته
تصویری از پایسته
تصویر پایسته
فرهنگ فارسی عمید
پایسته
((یِ تِ))
پاینده، دایم، باقی
تصویری از پایسته
تصویر پایسته
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شایسته
تصویر شایسته
(دخترانه)
سزاوار، لایق، سزاوار، لایق و درخور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بایسته
تصویر بایسته
لازم، ضروری، ملزم، واجب، شرط، لازم الاجرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پابسته
تصویر پابسته
آنکه پای وی در قید باشد، محبوس دربند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایسته
تصویر بایسته
واجب لازم ضرور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پابسته
تصویر پابسته
مقید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پایستن
تصویر پایستن
اثبات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شایسته
تصویر شایسته
با لیاقت، مستحب، جایز، صالح، لایق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پایستن
تصویر پایستن
پایدار ماندن، باقیماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایسته
تصویر شایسته
لایق، سزاوار، زیبنده، خلیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایسته
تصویر بایسته
واجب، لازم، ضروری، آنچه لازم و واجب باشد، برای مثال ندارد پدر هیچ بایسته تر / ز فرزند شایسته شایسته تر (نظامی۵ - ۷۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پایستن
تصویر پایستن
پایدار ماندن، جاویدان بودن، پاییدن، برای مثال جهانا چه درخورد و بایسته ای / وگر چند با کس نپایسته ای (ناصرخسرو - ۲۵۳)،
درنگ کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شایسته
تصویر شایسته
درخور، سزاوار، لایق، اندرخور، شایگان، ارزانی، بابت، خورا، خورند، سازوار، شایان، صالح، فراخور، فرزام، محقوق، مستحقّ، مناسب، باب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بایسته
تصویر بایسته
((یِ تِ))
واجب، لازم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایستن
تصویر پایستن
((یِ تَ))
پایدار ماندن، صبر و تأمل کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شایسته
تصویر شایسته
((یِ تِ))
سزاوار، محترم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شایسته
تصویر شایسته
Deservedly, Welldeserved, Worthy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
заслуженно , заслуженный , достойный
دیکشنری فارسی به روسی
verdientermaßen, wohlverdient, würdig
دیکشنری فارسی به آلمانی
заслужено , заслужений , гідний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
zasłużenie, zasłużony, godny
دیکشنری فارسی به لهستانی
应得地 , 应得的 , 值得的
دیکشنری فارسی به چینی
merecidamente, bem merecido, digno
دیکشنری فارسی به پرتغالی
meritatamente, ben meritato, degno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
justamente, bien merecido, digno
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
justement, bien mérité, digne
دیکشنری فارسی به فرانسوی
terecht, welverdiend, waardig
دیکشنری فارسی به هلندی
योग्य रूप से , योग्य , योग्य
دیکشنری فارسی به هندی
dengan pantas, pantas diterima, layak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
استحقاقيٌّ , مستحقٌ جيّدٌ , جادرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
마땅히 , 자격이 있는 , 가치 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
相応しく , よく値する , 値する
دیکشنری فارسی به ژاپنی