جدول جو
جدول جو

معنی پاگد - جستجوی لغت در جدول جو

پاگد(گُ)
نامی است در مشرق اقصی چون هندوچین و ژاپن و غیره بتخانه ها را، بت، پول طلای هندوستان از 8/31 فرانک تا 9/40 فرانک
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاد
تصویر پاد
ضد، پسوند متصل به واژه به معنای مخالف مثلاً پادتن، پادزهر
تخت، اورنگ
فرهنگ فارسی عمید
(گُ)
سردوشی. پاگون
لغت نامه دهخدا
(گُ)
جزیره ای به دریای آدریاتیک که از ساحل دالماسی بوسیلۀ ترعۀ مرلاکّا جدا شده است. مساحت آن 288 هزارگز مربع و 6000 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
پاس، نگاهبان، پاسبان، پائیدن، دوام، ثبات، (برهان)، سامان و دارندگی، بزرگ و عمده، (برهان)، و باز صاحب برهان گوید پادشاه مرکب از این کلمه و شاه است، تخت، اورنگ، (برهان)، پات، سریر، شستن و پاک کردن، (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
ایوان و غلام گردشی سقف دار در غرفه یا عماری. بالکن سقف دار
لغت نامه دهخدا
قسمی از ماهیهای بحار گرمسیر و دریاهای اروپا که گوشت آن بسیار مطبوع و بال (زغنفه) آن خاردار است
لغت نامه دهخدا
(گِ)
کلمه فرانسوی، مأخوذ از آلمانی ستکن، نوشته ای که روی کیسه ها یا شیشه های دوا و مال التجاره برای تعیین محتویات و وزن آنها الصاق کنند. برچسب.
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دریاچه ای به جنوب حبشه در ناحیۀ گالاّ که بتگو بسال 1896م. 1313/ هجری قمری کشف کرد و آن دریاچه ای کوچک است که رودهای ام و آئوآش و جوبا از آن سرچشمه گیرند
لغت نامه دهخدا
بلوکی از توابع قزوین
لغت نامه دهخدا
زن پیر، (به روایت بعض فرهنگها)، و شاید مصحف پاراو باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاگن
تصویر پاگن
سر دوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاد
تصویر پاد
نگاهبان، پاسبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاگر
تصویر پاگر
سازنده پ بوجود آورنده پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاد
تصویر پاد
پات، تخت، سریر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاد
تصویر پاد
پیشوندی که معنای ضد و مخالف را می رساند مانند، پادزهر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاد
تصویر پاد
پسوندی که معنای دارنده و نگهبان را می رساند مانند، آذرپاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاد
تصویر پاد
مخالف، ضد
فرهنگ واژه فارسی سره
پادزهر، ضد، مخالف، حامی، دارنده، نگهبان، اورنگ، تخت، سریر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
فوری
فرهنگ گویش مازندرانی
جنون آمیز، دیوانه
دیکشنری اردو به فارسی