پالودگی صاف و بی غل و غش بودن، پاکیزگی ادامه... صاف و بی غل و غش بودن، پاکیزگی تصویر پالودگی فرهنگ فارسی عمید
پالودگی(دَ / دِ) ترویق. بی غلّی: تو گمان کردی که گرد آلودگی در صفا غش ّ کی هلد پالودگی. مولوی ادامه... ترویق. بی غلّی: تو گمان کردی که گرد آلودگی در صفا غش ّ کی هلد پالودگی. مولوی لغت نامه دهخدا