- پالتو
- لباس ضخیمی که مردان و زنان بر روی جامه دیگر پوشند
معنی پالتو - جستجوی لغت در جدول جو
- پالتو
- لباس زمستانی ضخیم و بلند که روی لباس های دیگر بر تن می کنند
- پالتو ((تُ))
- لباسی ضخیم که مردم برای گرم نگاه داشتن بدن روی لباس های دیگر می پوشند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کفه ترازو
ترکی تاپو از آوند ها (ظروف)
تخته بیضی شکل که نقاشان روی دست خود میگیرند که رنگهای لازمه را آماده کنند
بالو، زگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد ندارد، سگیل، وردان، واروک، واژو، تاشکل، گندمه، آزخ، زخ، زوخ، آژخ، ژخ، ثؤلول
((لِ))
فرهنگ فارسی معین
شستی نقاشی (تخته رنگ)، سکوی قابل حمل بیشتر از جنس چوب برای جابه جا کردن مواد و بسته ها، سازه های مسطح و کوچک چوبی که زیر بار قرار دهند تا بتوان آن را با افرازه بلند کرد. بارکف (واژه فرهنگستان)
تختۀ بیضی شکلی که نقاشان روی دست چپ خود می گیرند و رنگ هایی را که لازم دارند در روی آن آماده و ترکیب می کنند
ظرف گلی بزرگ که گندم یا جو در آن بریزند، خانۀ عطارد، خانۀ مریخ
مربوط به پالتو، قطع کتاب در اندازه 20*10 سانتی متر