جدول جو
جدول جو

معنی پارشکنی - جستجوی لغت در جدول جو

پارشکنی
خواربار. خوراک اندک. قوت لایموت. (تتمۀ ملحقات برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کارشکنی
تصویر کارشکنی
ایجاد مانع در پیشرفت کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارشکنک
تصویر دارشکنک
دارکوب، پرنده ای کوچک با پرهای سیاه، سفید، زرد و سبز که با پنجه های خود به تنه و شاخه های درخت می چسبد و حشرات را با منقار از زیر پوست درخت بیرون می آورد و می خورد
داربر، دارسنب، درخت سنبه
فرهنگ فارسی عمید
(شِ کَ)
خواربار یعنی خوراک اندک که قوت لایموت باشد. (آنندراج). آذوقه ای که مخصوصاً از خارج وارد میشود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شِ کَ)
ممانعت از پیشرفت کار، بهتان و افتراء. (ناظم الاطباء). سعایت. اخلال در امر. موانع برای پیشرفت کاری ایجاد کردن و با کردن صرف شود
لغت نامه دهخدا
(پُ شِ کَ)
پرشکنی در موی، پرچینی. پرشکنجی. پرآژنگی. پرنوردی. پرانجوغی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پر شکنی
تصویر پر شکنی
پر آژنگی پر چینی پر نوردی پرانجوغی
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده ایست کوچک از راسته بر شوندگان که در همه قاره ها (باستثنای استرالیا) زندگی میکند. پرهایش سیاه و سفید و زرد و سبزاست و مانند طوطی با پنجه از ساقه و شاخه های درخت بالا رود و با منقار خود حشرات را از زیر پوست درخت خارج کند و خورد دار توک درخت سنبه داربر دارشکنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار کنی
تصویر کار کنی
عمل و کیفیت کار کن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار شکنی
تصویر کار شکنی
ممانعت از پیشرفت کار، سخن چینی سیاست نمامی، بهتان افترا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارشکنی
تصویر کارشکنی
ممانعت از پیشرفت کار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارشکنک
تصویر دارشکنک
((ش کَ نَ))
دارکوب، پرنده ای که بر تنه درختان می نشیند و با منقار محکم و بلند خود از کرم های موجود در آن تغذیه می کند، درخت سنبه
فرهنگ فارسی معین
اخلال، اخلالگری، اشکال تراشی، جلوگیری، ممانعت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
انهيارٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
Indomitable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
indomptable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
indomável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
בלתי נכנע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
ناقابل تسخیر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
অপ্রতিরোধ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
ไม่สามารถเอาชนะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
usioweza kushindwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
不屈の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
不可战胜的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
tak terkalahkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
불굴의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
неукротимый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
अजेय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
onoverwinnelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
indomabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
indomable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
незламний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
unbesiegbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فراشکنی
تصویر فراشکنی
niepokonany
دیکشنری فارسی به لهستانی