جدول جو
جدول جو

معنی پاخسه - جستجوی لغت در جدول جو

پاخسه
(سَ / سِ)
طربال. بارۀ دیوار بلند. (صراح)
لغت نامه دهخدا
پاخسه
باره دیوار بلند طربال
تصویری از پاخسه
تصویر پاخسه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پارسه
تصویر پارسه
دوره گردی برای گدایی، گدایی، کدخدایی
فرهنگ فارسی عمید
(خِ سَ)
تأنیث داخس
لغت نامه دهخدا
(خَ رَ / رِ / خِ رَ / رَ)
صفه و نشیمنی که پیش در خانه سازند. (برهان). سکوی در خانه
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ)
تاسه. تلواسه. میل کردن به هر چیز. (برهان). آزمندی، غم و اندوه و فشردن گلو. (برهان). و ظاهراً این صورت مصحف تاسه باشد
لغت نامه دهخدا
(سِ)
کرسی ارن از ناحیۀ آرژانتان. دارای 1307 تن سکنه و صنعت آن آشگری و پیراستن پوست است
لغت نامه دهخدا
(اَ خِسْ سَ)
جمع واژۀ خسیس
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
طناب استادان بنا. (تتمۀ برهان)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
راهی باشد بغیر از راه متعارف خانه ای که از آن راه نیز آمد و رفت توان کرد. (برهان) (جهانگیری). راهی که غیر در، برای درآمدن خانه بود و آنرا برباره و برواره هم گویند. بتازیش رق خوانند.
لغت نامه دهخدا
(خِ سَ / سِ)
تأنیث باخس. در حق زیرکی گویند که خود را احمق وانماید. رجوع به باخس شود
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ)
گدائی. (برهان). تکدّی. پرسه، گدا. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
میل کردن بهر چیز آزمندی، تاسه تلواسه، غم. اندوه و فشردن گلو. توضیح ظاهرا این صورت مصحف (تاسه) است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارسه
تصویر پارسه
تکدی، پرسه، گدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاخته
تصویر پاخته
طناب استادان بنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاخره
تصویر پاخره
صفه و نشیمنی که پیش در خانه سازند صفه سکوی در خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاخره
تصویر پاخره
((خَ یا خِ رِ))
سکویی که کنار در خانه برای نشستن درست می کردند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پارسه
تصویر پارسه
((س ِ))
گدایی، پرسه، گدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاسه
تصویر پاسه
((س ِ))
میل کردن به هر چیزی، آزمندی، غم، اندوه
فرهنگ فارسی معین
مکانی مسطح در گاوسرا جهت خوابیدن گاوها و دوشیدن آن ها
فرهنگ گویش مازندرانی
افسانه، داستان
فرهنگ گویش مازندرانی