- يُصَمِّمُ
- آرایش کردن، او طرّاحی می کند
معنی يُصَمِّمُ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سخت کردن، او سختگیر است
آرایشگر، طرّاح، مصمّم
یخچال گذاشتن، منجمد می شود
اسیدی کردن، اسیدی می کند
کود دادن، او حمل می کند
نابود کردن، تخریب می کند
استرداد کردن، او تحویل می دهد
اصلاح کردن، تصحیح می کند
سیستماتیک کردن، تنظیم می کند، تنظیم کردن، سازمان دادن
صادر کردن، صادرات
تأیید کردن، او معتقد است، گواهی دادن
تشدید کردن، تشدید می شود
تشویق کردن، کف می زند
قدیمی کردن، او ارائه می کند، ارسال کردن، ارائه دادن
تقسیم کردن، او قسم می خورد
ارزیابی کردن، ارزیابی می کند
دوباره طرّاحی کردن، دوباره طرّاحی کنید