جدول جو
جدول جو

معنی يُصَعِّدُ - جستجوی لغت در جدول جو

يُصَعِّدُ
تشدید کردن، تشدید می شود
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تاکید کردن، تأیید می کند، تأیید کردن، تکرار کردن، اطمینان دادن
دیکشنری عربی به فارسی
سرود خوٰاندن، او شعار می دهد
دیکشنری عربی به فارسی
ستایش کردن، او تجلیل می کند
دیکشنری عربی به فارسی
محدود کردن، او محدود می کند
دیکشنری عربی به فارسی
فعّال کردن، فعّال کنید
دیکشنری عربی به فارسی
عادت دادن، او بر می گردد
دیکشنری عربی به فارسی
آرایش کردن، او طرّاحی می کند
دیکشنری عربی به فارسی
تشویق کردن، کف می زند
دیکشنری عربی به فارسی
تأیید کردن، او معتقد است، گواهی دادن
دیکشنری عربی به فارسی
صادر کردن، صادرات
دیکشنری عربی به فارسی
اصلاح کردن، تصحیح می کند
دیکشنری عربی به فارسی
مهره کردن، سفت می کند
دیکشنری عربی به فارسی
اشاره کردن، او مشخّص می کند، میانگین گرفتن
دیکشنری عربی به فارسی
یخچال گذاشتن، منجمد می شود
دیکشنری عربی به فارسی
تازه کردن، او تجدید می کند، بازسازی کردن، احیاء کردن، تجدید کردن
دیکشنری عربی به فارسی