جدول جو
جدول جو

معنی يُجَدِّدُ

يُجَدِّدُ
تازه کردن، او تجدید می کند، بازسازی کردن، احیاء کردن، تجدید کردن
دیکشنری عربی به فارسی

واژه‌های مرتبط با يُجَدِّدُ

يُؤَكِّدُ

يُؤَكِّدُ
تَاکید کَردَن، تَأیید مِی کُند، تَأیید کَردَن، تِکرار کَردَن، اِطمینان دادَن
دیکشنری عربی به فارسی

يُقَدِّمُ

يُقَدِّمُ
قَدیمی کَردَن، او اِرائِه مِی کُند، اِرسال کَردَن، اِرائِه دادَن
دیکشنری عربی به فارسی