جدول جو
جدول جو

معنی ویس - جستجوی لغت در جدول جو

ویس
(پسرانه)
نام معشوق رامین در داستان ویس و رامین، عشیره یکرنگ (نگارش کردی: وهیس)
تصویری از ویس
تصویر ویس
فرهنگ نامهای ایرانی
ویس
(وی / وَ)
نام معشوق رامین است (با بلقیس قافیه کرده اند) ، و او را ویسه هم میگویند چنانکه رامی را رام هم خوانند، و قصۀ ویس و رامین مشهور است. (از برهان). قصۀ ویس و رامین را فخرالدین گرگانی منظوم کرده و به هر کس نسبت دهند خطاست. (انجمن آرا) (آنندراج). نام دختر قارن و شهرو. (حاشیۀ برهان) :
چو ویس از نیکنامی دور گردی
به زشتی در جهان مشهور گردی.
نظامی.
یا ز لیلی بشنود مجنون کلام
یا فرستد ویس رامین را پیام.
مولوی.
گر منش دوست ندارم همه عالم دارند
تا چه ویس است که در هر طرفش رامین است.
سعدی
لغت نامه دهخدا
ویس
(ویس)
در اوستایی به معنی ده و قریه است. ده و طایفه و قبیله: میر ویس، بزرگ قبیله. در زمان ساسانیان شاهزادگان را ویسپهر (ویسپور) یعنی زادۀ خانوادۀ بزرگ مینامیدند. (فرهنگ شاهنامه). شکل حکومت در ایران قدیم ملوک الطوایفی بود، از چند تیره عشیره یا قبیله ترکیب مییافت و محل سکنای آن بلوک خوانده میشد.چند عشیره قومی را به وجود می آورد و محل سکنای آنان را ولایت (ده یو) میگفتند. (تاریخ ایران باستان).
- ویس پت، در اصطلاح آریائیهای ایرانی رئیس تیره را چنین مینامیدند. و رجوع به مدخل بعد شود. (ایران باستان).
- ویس پوهر، مراد از کلمه ’ویس پوهر’ (پسر طایفه) پسر ویس پتی یا ویس بذ (رئیس طایفه) نبوده است، بلکه این لفظ دارای ارزش اجتماعی بیشتری شده بود و شاهزادگان خانوادۀ شاهی را بدان می نامیدند. اما لفظ واسپوهر در مورد اعضای طبقۀ نژادگان و نجبای درجۀ اول به کار می رفت، ولی کم کم در اواخر دورۀ ساسانیان کلمه ویسپوهر از یادرفته و واژۀ واسپوهر جای آن را گرفته است. (از ایران در زمان ساسانیان ص 120)
لغت نامه دهخدا
ویس
(وَ)
وای. کلمه ای است که در محل رأفت و استملاح کودکان مستعمل شود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، درویشی. (منتهی الارب) (آنندراج). فقر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، خواستۀ مردم. (منتهی الارب) (آنندراج). آنچه را انسان بخواهد و آنچه را نخواهد. از اضداد است. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). گویند: لقی ویساً، یعنی یافت مطلوب و خواستۀ خود را (منتهی الارب) ، یا یافت آنچه را نمیخواست. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
ویس
(وِ)
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز با 100 تن سکنه. زیارتگاهی به نام اویس قرنی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
ویس
طایفه
تصویری از ویس
تصویر ویس
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ویسپار
تصویر ویسپار
(پسرانه)
از نجبای پارس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اویس
تصویر اویس
(پسرانه)
گرگ کوچک، شخصی پارسا که از تابعین بوده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویستا
تصویر ویستا
(دخترانه)
دانش و فرهنگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویستور
تصویر ویستور
(پسرانه)
گشوده و منتشر شده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویستهم
تصویر ویستهم
(پسرانه)
وستهم، گستهم نام سپهبد بابل در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویسه
تصویر ویسه
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ فرمانروای توران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویستاویژن
تصویر ویستاویژن
ویستاویژن (VistaVision) یکی از فرمت های فیلمبرداری است که توسط شرکت فیلم سازی آمریکایی Paramount Pictures در دهه ۱۹۵۰ معرفی شد. این فرمت برای اولین بار در سال ۱۹۵۴ با فیلم `White Christmas` استفاده شد و به خاطر ویژگی های تکنولوژیکی و تصویری خاص خود شناخته می شود.
ویژگی های VistaVision:
1. عرض کانونی بزرگتر :
- VistaVision از عرض کانون چند برابری استفاده می کند که نسبت به فرمت های دیگر مانند 35 میلیمتر، ابعاد تصویر بزرگتر و دقیق تری را فراهم می آورد.
2. کیفیت تصویر بالا :
- این فرمت به دلیل استفاده از فیلم چند لایه، کیفیت تصویر بسیار با دقت و نوردهی بالا را ارائه می دهد که مناسب برای پخش در سینماهای بزرگ است.
3. نسبت تصویر 4:3 :
- VistaVision از نسبت تصویر 4:3 استفاده می کند که در آن طول تصویر برابر با چهار بر سه عرض آن است. این نسبت تصویر معمولاً در دهه ۱۹۵۰ برای فیلم های سینمایی استفاده می شد.
4. موسیقی و صدا :
- فرمت VistaVision همچنین امکان استفاده از صدای همزمان با تصویر را فراهم می کند که برای تجربه سینمایی بهتر اهمیت زیادی دارد.
5. استفاده در فیلم های بزرگ :
- این فرمت بیشتر برای فیلم های بزرگ و همچنین فیلم هایی که نیاز به کیفیت تصویر بالا دارند، مورد استفاده قرار می گیرد.
نمونه های معروف فیلم های VistaVision:
1. White Christmas (کریسمس سفید) - ۱۹۵۴:
- کارگردان: مایکل کورتیز
- بازیگران: بینگ کروسبی، دنا کای، رزماری کلونی
2. To Catch a Thief (برای گرفتن دزد) - ۱۹۵۵:
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- بازیگران: کری گرانت، گریس کلی
3. The Searchers (جستجوگران) - ۱۹۵۶:
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: جان وین، ناتالی وود، جفری هانت
VistaVision به دلیل کیفیت بالا و تصویر زیبایش، به یکی از ابزارهای محبوب برای فیلمسازان سینما تبدیل شده و تأثیر گذاری بزرگ در فناوری سینمایی داشته است.
یکی ازشیوه های قدیمی فیلمبرداری است که در آن، تصویر دقیق تر و واضح تر است. این شیوه در سالهای دهه ی پنجاه رایج بود وامروزه چندان کاربردی ندارد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از ویسکی
تصویر ویسکی
نوعی نوشیدنی الکلی تقطیر شده که از بعضی غلات مانند جو، ذرت یا چاودار به دست می آید. جو جوانه زده را که خشک و بوداده شده پس از نرم کردن با آب داغ مخلوط می کنند و بعد از تخمیر در دستگاه های مخصوص عرق کشی تقطیر می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ویسپرد
تصویر ویسپرد
یکی از بخش های اوستا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نویس
تصویر نویس
پسوند متصل به واژه به معنای نویسنده مثلاً دعانویس، روزنامه نویس، نامه نویس، پسوند متصل به واژه به معنای نوشته شده مثلاً پاک نویس، چرک نویس
فرهنگ فارسی عمید
(رُ وِ)
قصبه مرکز دهستان رویس بخش مرکزی شهرستان خرمشهر. آب آن از شطالعرب. دارای 3500 تن سکنه و محصول عمده آنجا خرما است و ساکنانش از طایفۀ فیصلی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(نُ)
دهی است از دهستان وزوا بخش دستجرد شهرستان قم در 22 هزارگزی شمال غربی دستجرد، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 1194تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و میوه، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
اندیشه. (منتهی الارب) (آنندراج) ، نهانی که در دل پنهان دارند. (منتهی الارب). آنچه در دل مخفی دارند. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
گاستن. فرزند فرانسوا گاستن مذکور در فوق، مولد پاریس (1764-1830 میلادی). سیاستمدار و نویسندۀ فرانسوی
ابن شارلمان (ملک اکیطانیه). (الحلل السندسیه ج 2 ص 208، 209، 210، 211، 216، 267)
فرانسوا - گاستن، دوک دو. مارشال فرانسه، مولد شاتوداژاک (اود) (1720-1787 میلادی)
جرج کرنول. سیاستمدار و مورخ انگلیسی، مولد لندن (1806-1863 میلادی)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان سردشت بخش سردشت شهرستان دزفول، واقع در 24000گزی شمال باختری سردشت و 13000گزی جنوب ایستگاه راه آهن شهبازان. کوهستانی، گرمسیر و مالاریائی. دارای 1200 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، انجیر و انار. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀ عشایر بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
آگاه نبودن است که به عربی غفلت خوانند. (برهان). غفلت. آگاه نبودن. (آنندراج) (جهانگیری). عدم آگاهی. غفلت. (ناظم الاطباء). رجوع به سویست شود
لغت نامه دهخدا
کشوری است که میان کشورهای اتریش، ایتالیا، فرانسه و آلمان واقع گردیده، مساحت آن 41000 کیلومتر مربع و بطور کلی کشوری است کوهستانی، رشته های آلپ در جنوب و ژورا در مغرب آن قرار دارند، میان این دو رشته نجدی است که ارتفاع آن تا 400 متر میرسد، جمعیت سویس 5117000 تن است، سویس دارای مناظر کوهستانی و دریاچه های زیبای بسیار است، پایتخت سویس شهر برن است و شهرهای دیگر آن عبارتند از: زوریخ، بال، ژنو، لوزان و غیره، حکومت سویس از 22 ناحیه تشکیل شده که هر کدام استقلال داخلی دارند و حکومت اتحادیه در دست دو مجلس (مجلس شورای دول متحده و مجلس شواری ملّی) است، محصولات کشاورزی، لبنیات، میوه، توتون، و بفصل اقسام غلات است، کشور سویس از حیث مواد معدنی فقیر است، ولی معدن سنگ آهن در آن نسبتاً زیاد است، مذهب اهالی پرتستان و کاتولیک، نژاد آنان ژرمنی و لاتینی است و بزبانهای فرانسوی، آلمانی و ایتالیایی تکلم می کنند، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(قُ وَ)
مصغر قوس. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). کمان کوچک. (آنندراج). رجوع به قوس شود
لغت نامه دهخدا
(طُ وَ)
مصغر طاووس. (منتهی الارب). طاووس خرد
لغت نامه دهخدا
(اُ)
شیخ اویس، ابن شیخ حسن دومین ازآل جلایر 757 هجری قمری تا 777 هجری قمری) :
من از جان چاکر سلطان اویسم
اگر چه یادش ازچاکر نباشد.
حافظ.
در هر یک از دو خانوادۀ آل مظفر، ملوک فارس وجلایریان، ملوک بغداد سلطان اویس نامی بوده است که هردو معاصر خواجه و هر دو ممکن است ممدوح خواجه در این غزل باشند و قرینه ای بر تعیین هیچکدام در این غزل موجود نیست. (قزوینی). و رجوع به ترجمه طبقات سلاطین اسلام لین پول شود
از خاندان بادوسپان (973- 975 هجری قمری) که در نور مازندران حکومت داشت. (التدوین)
لغت نامه دهخدا
قریه ای است پنج فرسنگی مشرقی ده روم به فارس. (فارس نامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ویسکوز
تصویر ویسکوز
فرانسوی رشتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویسکوزیته
تصویر ویسکوزیته
فرانسوی دوسگنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویسکومتر
تصویر ویسکومتر
فرانسوی دفزکسنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نویس
تصویر نویس
بنویس، مینویسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سویس
تصویر سویس
غفلت و آگاه نبودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویسکالبین
تصویر ویسکالبین
فرانسوی دار واشه
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی غذا آرد گندم را با روغن برشته کرده و داخل آن آب اضافه
فرهنگ گویش مازندرانی
دویست
فرهنگ گویش مازندرانی