جدول جو
جدول جو

معنی ویس

ویس
(وی / وَ)
نام معشوق رامین است (با بلقیس قافیه کرده اند) ، و او را ویسه هم میگویند چنانکه رامی را رام هم خوانند، و قصۀ ویس و رامین مشهور است. (از برهان). قصۀ ویس و رامین را فخرالدین گرگانی منظوم کرده و به هر کس نسبت دهند خطاست. (انجمن آرا) (آنندراج). نام دختر قارن و شهرو. (حاشیۀ برهان) :
چو ویس از نیکنامی دور گردی
به زشتی در جهان مشهور گردی.
نظامی.
یا ز لیلی بشنود مجنون کلام
یا فرستد ویس رامین را پیام.
مولوی.
گر منش دوست ندارم همه عالم دارند
تا چه ویس است که در هر طرفش رامین است.
سعدی
لغت نامه دهخدا