بند مشک و جز آن. (مهذب الاسماء). بند سر مشک و جز آن. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، هر چیزی که سر آن بسته میشود از ظرف و جز آن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
بند مشک و جز آن. (مهذب الاسماء). بند سر مشک و جز آن. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، هر چیزی که سر آن بسته میشود از ظرف و جز آن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
مواکله. به دیگری کار گذاشتن. (منتهی الارب) (آنندراج). واگذار کردن بعضی به بعض دیگر کار را. (اقرب الموارد) ، اعتماد کردن. (آنندراج) (منتهی الارب) ، بد و سست رفتن ستور. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
مواکله. به دیگری کار گذاشتن. (منتهی الارب) (آنندراج). واگذار کردن بعضی به بعض دیگر کار را. (اقرب الموارد) ، اعتماد کردن. (آنندراج) (منتهی الارب) ، بد و سست رفتن ستور. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)