جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وراث

وراث

وراث
وارث ها، کسانی که از دیگری چیزی به ارث می برند، ارث برنده ها، میراث برها، جمعِ واژۀ وارث
وراث
فرهنگ فارسی عمید

وراث

وراث
رخن مرده ریگ مردری، جمع وارث، رخنبران ریگبران جمع وارث
وراث
فرهنگ لغت هوشیار

وراث

وراث
جَمعِ واژۀ وارث. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (السامی فی الاسامی). میراث خواران. رجوع به وارث و ارث شود
لغت نامه دهخدا