- وُرُود
- ورود، گل رز
معنی وُرُود - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
admission, entrée
kabul, giriş
প্রবেশ , প্রবেশ
प्रवेश
ammissione, ingresso
admisión, entrada
Zulassung, Eingang
toelating, ingang
допуск , вхід
допуск , вход
입장 , 입구
kukubalika, lango
入场 , 入口
wstęp, wejście
admissão, entrada
وجود، حضور
صمیمی، دوستانه
دسترسی، دسترسی داشته باشید
دیدپذیری، وضوح
وقوع، یک اتّفاق
بی ادبی، غرور، خودپسندی، تکبّر
سرور، لذّت، خوشایندی
شرایط
انحراف، خروج
جاودانگی
کرخی بودن، فرونشست، بی روحی
بی احساسی، بن بست، رکود، خشکی
ظهور، برجستگی
入場 , 入口