- وَبَاء
- طاعون، اپیدمی
معنی وَبَاء - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استحکام، ثبات، پایداری
قضاوت
آسمان
جوانی، جوانان
سخاوت
پری، یک برگه
مه آلودگی، مه، مه آلود
بی مغزی، حماقت، بی دقّتی، خرفت بودن
پاداش، پنالتی
خشن بودن، کهنگی
تیزبینی، هوش، هوشمندی، زیرکی، زرنگی، هوشیاری
کم نور بودن، نامرئی بودن
چالاکی، حیله گری
شرم، حیا
فراخی، شکوه، زرق و برق، درخشندگی
اجرا، عملکرد
وفاداری
وقار، کرامت