جدول جو
جدول جو

معنی وَبَاء - جستجوی لغت در جدول جو

وَبَاء
طاعون، اپیدمی
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

استحکام، ثبات، پایداری
دیکشنری عربی به فارسی
جوانی، جوانان
دیکشنری عربی به فارسی
پری، یک برگه
دیکشنری عربی به فارسی
مه آلودگی، مه، مه آلود
دیکشنری عربی به فارسی
بی مغزی، حماقت، بی دقّتی، خرفت بودن
دیکشنری عربی به فارسی
پاداش، پنالتی
دیکشنری عربی به فارسی
خشن بودن، کهنگی
دیکشنری عربی به فارسی
تیزبینی، هوش، هوشمندی، زیرکی، زرنگی، هوشیاری
دیکشنری عربی به فارسی
کم نور بودن، نامرئی بودن
دیکشنری عربی به فارسی
چالاکی، حیله گری
دیکشنری عربی به فارسی
شرم، حیا
دیکشنری عربی به فارسی
فراخی، شکوه، زرق و برق، درخشندگی
دیکشنری عربی به فارسی
اجرا، عملکرد
دیکشنری عربی به فارسی
وفاداری
دیکشنری عربی به فارسی
وقار، کرامت
دیکشنری عربی به فارسی