معنی مَسَاء
مَسَاء
عصر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَسَاء
مَلَاء
مَلَاء
پَری، یِک بَرگِه
دیکشنری عربی به فارسی
أَدَاء
أَدَاء
اِجرا، عَمَلکَرد
دیکشنری عربی به فارسی
بَهَاء
بَهَاء
فَراخی، شُکوه، زَرق و بَرق، دِرَخشَندِگی
دیکشنری عربی به فارسی
حَيَاء
حَيَاء
شَرم، حَیا
دیکشنری عربی به فارسی
دَهَاء
دَهَاء
چالاکی، حیلِه گَری
دیکشنری عربی به فارسی
خَفَاء
خَفَاء
کَم نور بودَن، نامَرئی بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
ذَكَاء
ذَكَاء
تیزبینی، هوش، هوشمَندی، زیرَکی، زِرَنگی، هوشیاری
دیکشنری عربی به فارسی
جَفَاء
جَفَاء
خَشِن بودَن، کُهنِگی
دیکشنری عربی به فارسی
جَزَاء
جَزَاء
پاداش، پِنالتی
دیکشنری عربی به فارسی