- ونانه
- نان گرده، نان تفتان، نان کلفت،
برای مثال بر خوان وی اندر میان خانه / هم نان تنک بود و هم ونانه (دقیقی - ۱۰۸)
معنی ونانه - جستجوی لغت در جدول جو
- ونانه
- نان گرده نان کلفت: (بر خوان وی اندر میان خانه هم نان تنک بود و هم ونانه) (دقیقی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بند اندام (مفصل) مرغزار یک سر انگشت، یک انگشت
نیاز، اندک، مانده، مانده وام
کمان، کمان بانگ آرنده، نالنده نالان بسیار ناله کننده نوحه کننده ستون حنانه
آبچکه
والانه، جراحت، زخم، ناراحتی
کهنه، دیرینه، فرسوده، کنانه، برای مثال به روزگار تو نو شد ز سر جهان کهن / کنانه گر شود آن هم به روزگار تو باد (کمال الدین اسماعیل - لغتنامه - کنانه)
جعبۀ چوبی یا چرمی که تیرها را در آن می گذاشتند، تیردان
زن مانند مانند زنان، درخور و مناسب زنان مثلاً لباس زنانه، مربوط به زنان مثلاً بحث های زنانه
مرغ مگسخوار، کبت رنگین (کبت زنبورعسل) (صت) مونث طنان
چفته بوسین (تهمت) بد گمانی
خشک کونی سست کمری، یک پاره ابر
بردگی
ترکش کهنه کهن مقابل نو تازه: بروزگار تو نو شد ز سر جهان کهن کنانه گر شود آن هم بروزگار تو باد، (کمال)
همسنگ، سنگیدن سنگ کردن
جراحت ریش زخم
دانه ون حبه الخضرا
موینده زاری کننده: زن
ناله کننده
دانۀ ون، حبهالخضرا
Feminine
женственный
feminin
жіночний
kobiecy
feminino
femminile
femenino