دهی از دهستان دول بخش حومه شهرستان ارومیه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و انگور و حبوب و چغندرقند و توتون. سکنه 308 تن. صنایع دستی جاجیم بافی. راه شوسه. پاسگاه ژاندارمری و 3 باب مغازه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان دول بخش حومه شهرستان ارومیه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و انگور و حبوب و چغندرقند و توتون. سکنه 308 تن. صنایع دستی جاجیم بافی. راه شوسه. پاسگاه ژاندارمری و 3 باب مغازه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی جزء دهستان اشکوربالا، بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 59 هزارگزی جنوب بخش و 32 هزارگزی جنوب خاوری سی پل. کوهستانی. سردسیر. دارای 350 تن سکنۀ شیعه. گیلکی و فارسی زبان. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و بنشن و لبنیات و فندق. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو و صعب العبور است. سه چهارم اهالی برای کسب در زمستان به گیلان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان اشکوربالا، بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 59 هزارگزی جنوب بخش و 32 هزارگزی جنوب خاوری سی پل. کوهستانی. سردسیر. دارای 350 تن سکنۀ شیعه. گیلکی و فارسی زبان. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و بنشن و لبنیات و فندق. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو و صعب العبور است. سه چهارم اهالی برای کسب در زمستان به گیلان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کاشان است که 1050 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). از طسوج قاسان. (تاریخ قم ص 114). از دیه های قاسان. (تاریخ قم ص 138)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کاشان است که 1050 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). از طسوج قاسان. (تاریخ قم ص 114). از دیه های قاسان. (تاریخ قم ص 138)
خشک کننده. (یادداشت بخط مؤلف). - کاغذ آب خشکان، کاغذی است که خاصیت خشکاندن آب و جوهر و مرکب دارد، آب خشکان. مرکب خشکان. جوهرخشکان. - مرکب خشکان، جوهرخشکان. آب خشکان
خشک کننده. (یادداشت بخط مؤلف). - کاغذ آب خشکان، کاغذی است که خاصیت خشکاندن آب و جوهر و مرکب دارد، آب خشکان. مرکب خشکان. جوهرخشکان. - مرکب خشکان، جوهرخشکان. آب خشکان
دهی جزو دهستان جاسب بخش دلیجان شهرستان محلات. کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 448 تن. آب آن از 2 رشته قنات و محصول آنجا غلات، فندق، گردو، بادام، انگور و شغل اهالی زراعت، قالیچه بافی و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزو دهستان جاسب بخش دلیجان شهرستان محلات. کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 448 تن. آب آن از 2 رشته قنات و محصول آنجا غلات، فندق، گردو، بادام، انگور و شغل اهالی زراعت، قالیچه بافی و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزو دهستان قزقانچای بخش فیروزکوه شهرستان دماوند. کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 445 تن. آب آن از چشمه و رود قزقانچای و محصول آن غلات، بنشن و شغل اهالی زراعت است و در زمستان به مازندران رفته و مراجعت مینمایند. مزرعۀ کهندان، قزن درآب جزو این ده است. ایل الیکائی و اصانلو در تابستان به حدود این ده می آیند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزو دهستان قزقانچای بخش فیروزکوه شهرستان دماوند. کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 445 تن. آب آن از چشمه و رود قزقانچای و محصول آن غلات، بنشن و شغل اهالی زراعت است و در زمستان به مازندران رفته و مراجعت مینمایند. مزرعۀ کهندان، قزن درآب جزو این ده است. ایل الیکائی و اصانلو در تابستان به حدود این ده می آیند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
بوشکان. قریه ای از توابع بیضا، دو فرسنگ میانۀ شمال و مشرق تل بیضا. (فارسنامۀ ناصری). مرکز قریۀ ’بلوک’ فارس است. رجوع به جغرافیای غرب ایران ص 121 و فارسنامۀ ابن البلخی چ 1339 هجری قمری کمبریج ص 54 شود
بوشکان. قریه ای از توابع بیضا، دو فرسنگ میانۀ شمال و مشرق تل بیضا. (فارسنامۀ ناصری). مرکز قریۀ ’بلوک’ فارس است. رجوع به جغرافیای غرب ایران ص 121 و فارسنامۀ ابن البلخی چ 1339 هجری قمری کمبریج ص 54 شود
یا اشغان یا اشقان بزرگ. برحسب روایات شرقیان، نیای سلسلۀ اشکانیان بود. مرحوم پیرنیا آرد: گفته میشود که اشکان پسر دارای اکبر است و نیز گویند که پسر اشکان بن کی ارش بن کیقباد میباشد. غیر این را هم گفته اند. (از ایران باستان ج 3 ص 2557). و رجوع به همان کتاب ج 3 ص 2548 و فارسنامۀ ابن البلخی ص 17 و مجمل التواریخ و القصص ص 32 و 59 و قاموس الاعلام ج 2 ص 983 شود
یا اشغان یا اشقان بزرگ. برحسب روایات شرقیان، نیای سلسلۀ اشکانیان بود. مرحوم پیرنیا آرد: گفته میشود که اشکان پسر دارای اکبر است و نیز گویند که پسر اشکان بن کی ارش بن کیقباد میباشد. غیر این را هم گفته اند. (از ایران باستان ج 3 ص 2557). و رجوع به همان کتاب ج 3 ص 2548 و فارسنامۀ ابن البلخی ص 17 و مجمل التواریخ و القصص ص 32 و 59 و قاموس الاعلام ج 2 ص 983 شود
دهی است از دهستان چرداول بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام واقع در 9هزارگزی باختری چرداول آب آن از رود خانه چرداول و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان چرداول بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام واقع در 9هزارگزی باختری چرداول آب آن از رود خانه چرداول و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین، واقع در 27هزارگزی باختر بوئین و150هزارگزی راه عمومی، جلگه و معتدل، دارای 758 تن سکنه، آب آن از رود خانه خررود، محصول آنجا غلات و باغات، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم و گلیم بافی و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین، واقع در 27هزارگزی باختر بوئین و150هزارگزی راه عمومی، جلگه و معتدل، دارای 758 تن سکنه، آب آن از رود خانه خررود، محصول آنجا غلات و باغات، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم و گلیم بافی و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
گلخن و آتشدان گرمابه و حمام را گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، آتشدان گرمابه، (شرفنامۀ منیری)، آتشدان گرمابه باشد و آن را تون نیز گویند، (فرهنگ جهانگیری)
گلخن و آتشدان گرمابه و حمام را گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، آتشدان گرمابه، (شرفنامۀ منیری)، آتشدان گرمابه باشد و آن را تون نیز گویند، (فرهنگ جهانگیری)