- وسن
- نیاز، حاجت
خواب کوتاه، چرت
معنی وسن - جستجوی لغت در جدول جو
- وسن
- به مانک آلوده آلایش آلودگی پارسی است نیاز، پیینکی غنودگی چرت غنوده خوابناک چرتی
- وسن
- آلوده
- وسن ((وَ سَ))
- خواب، چرت، نیاز، حاجت، جمع اوسان
- وسن
- آلوده، وشن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هوو، دو زن که یک شوهر داشته باشند هر کدام هووی دیگری نامیده می شود، همشوی، هم شو، نباغ، بناغ، اموسنی
به مانک هوو پارسی است خواب آلوده: زن، چشم خفته: زن چرتی چرتباره زنی که بازن دیگر در شوهرمشترک باشند هوو بنانج (دوستانم همه ماننده وسنی شده اند همه زانست که بامن نه درم ماند ونه زر) (عسجدی)
چرت خواب کوتاه
لیمودارو
وحشی رام ناشونده، سرکش (چارپا)
پارسی تازی گشته سوسن گیاهی است از تیره سوسنیها که جزو گیاهان تک لپه یی جام و کاسه نگین است. گلی است فصلی و دارای گلهای زیبا و درشت به رنگهای مختلف. اصل این گیاه از اروپا و ژاپن و آمریکای شمالی و هیمالیاست. جهت ازدیاد این گیاه معمولا در پاییز پیازهای فرعی را از پیاز اصلی جدا میکنند. و در بهار مجددا میکارند پیلگوش فیلگوش پیلغوش زنبق زشتی. یا سوسن آزاد. سوسن سفید. یا سوسن آسمانگونی. سوسن چینی. یا سوسن ابیض. سوسن سفید. یا سوسن احمر. گلایول. یا سوسن اصفر. سوسن زرد. یا سوسن الوان. گونه ای سوسن که دارای گلهای درشت و رنگارنگ است. اصل این گونه سوسن از ژاپن است سوسن خوش اندام. یا سوسن بری. گونه ای سوسن که دارای گلهای سفید کوچک و بوی بسیار مطبوع است این گونه سوسن که دارای ساقه های سبز تند و گلهای لاجوردی است اصل این گونه سوسن از هیمالیا می باشد سوسن ختایی سوسن لاجوردی ایماروقالس سوسن کبود سوسن آسمان گونی سوسن آسمانجونی. یا سوسن ختایی. سوسن چینی. یا سوسن خوش اندام. سوسن الوان. یا سوسن ده زبان. سوسن سفید. یا سوسن زرد. یکی از گونه های سوسن که داری گلهای طلایی است اصل این سوسن از ژاپن است سوسن اصفر صاری زنبق سوسن ژاپنی، وج. یا سوسن ژاپنی. سوسن زرد. یا سوسن سرخ. گلایول. یا سوسن سفید. سوسنی که دارای گلهای سفید است این گونه را به مناسبت زیبایی خاصی که دارد بیشتر پرورش میدهند سوسن آزاد سوسن ابیض سوسن ده زبان سوسن گل دراز. توضیح وجه تسمیه ده زبان به این جهت است که کاسبرگها نیز همانند گلبرگها سفید و مشابه آنهایند و با توجه به این که تعدار هر یک 5 عدد است بدین نام موسوم شده. یا سوسن کبود. سوسن چینی. یا سوسن گل دراز. سوسن سفید. یا سوسن لاجوردی. سوسن چینی. یا سوسن و سیر. ناسازگاری عدم موافقت (مثلا بین آب و آتش)
وحشی، رام نشده، اسب شوخ و سرکش
گیاهی پیازدار از خانوادۀ زنبق، با برگ های باریک و دراز و گل های زیبا و خوشبو به رنگ زرد، کبود یا سفید که در انواع مختلف وجود دارد
سوسن آزاد: در علم زیست شناسی نوعی سوسن که سفید رنگ است
سوسن آزاد: در علم زیست شناسی نوعی سوسن که سفید رنگ است
زیر سری، بالش
بالش کوچک تزیینی که برای تکیه دادن روی مبل یا کاناپه گذاشته می شود
بسیار فراوان: (امروز باقبال توای میر خراسان هرنعمت و هم روی نکو دارم و سناد) (رودکی) توضیح آقای نفیسی نوشته اند: پندارم که دراصل (وسیار) بوده باشد که شاید لهجه ای ازهمان کلمه (بسیار) باشد
شهوت
از اتباع حسن است: (حسن بسن)
بدبو، گندیده
سالخورده، کهنسال، پیر
میهن
میان، میانی
آهنگ، سنگینی
طعم بگردانیده، بگردیده
پارسی تازی گشته رسن ریسمان بند پال ریسمان بند طناب، زمام افسار جمع ارسان ارسن
نیکوئی، بهجت، خوبی، جمال، بها، خوبروئی، زیبائی