جدول جو
جدول جو

معنی ورودیه - جستجوی لغت در جدول جو

ورودیه
درآیه حق دخول در جایی (انجمن مدرسه و غیره) حق الورود
تصویری از ورودیه
تصویر ورودیه
فرهنگ لغت هوشیار
ورودیه
((وُ یِّ))
حق وجهی که بابت داخل شدن در جایی پرداخت می شود، حق الورود
تصویری از ورودیه
تصویر ورودیه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

وجودیه در فارسی مونث وجودی بودشی و هست گوهری (اصالت وجود) مونث وجودی. یا قضیه وجودیه. قضیه مطلقه خاصه است که حکم در آن بوجودایجاب یاسلب کند نه بامکان صرف. یا وجودیه لادائمه. قضیه مطلقه ای که مقید به لادوام باشد، یا وجودیه لاضروریه. قضیه مطلقه ای که مقید به لاضرورت باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورودی
تصویر ورودی
درآیگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
در آیی منسوب به ورود آنچه مربوط به ورود و دخول کسان در جایی باشد: امتحانات ورودی در ورودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورودی
تصویر ورودی
منسوب به ورود، آن چه مخصوص و مربوط به ورود و دخول کسان در جایی باشد، در ورودی، امتحانات ورودی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرمودیه
تصویر پرمودیه
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر ساوه پادشاه ترک و هم زمان با بهرام چوبین سردار ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از درویده
تصویر درویده
درو کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهودیه
تصویر رهودیه
نرمی آهستگی
فرهنگ لغت هوشیار
واتگرایان پیروان فضل الله سبزواری همروزگار تیموریان که باورهایی درباره وات ها و چم هروات دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرویده
تصویر گرویده
ایمان آورده، فریفته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورواره
تصویر ورواره
بالاخانه، غرفه، خانۀ تابستانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دورویه
تصویر دورویه
از دورو، از دو طرف، آنچه دارای دوروی باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
ورزش کرده، نیرومند، حاصل کرده و به دست آورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
زیرین، پایینی، کنایه از زمینی، کنایه از پست تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
فروردین، ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت، ماه اول بهار، روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی است از تیره گل میمون که پایاست و به طور خودرو در مزارع می روید و دارای دانه های ریز شبیه بارزن و سیاه رنگ است و آن در تداوی به عنوان قابض و مسکن به کار می رفته است اخینوس اخیروس ارینوس
فرهنگ لغت هوشیار
مونث ضروری: آچار بایسته درواژ مونث ضروری. یا ضروریه مطلقه. قضیه موجهه که در آن حکم شود به ضرورت نسبت ثبوتیه یا سلبیه بین موضوع و محمول مادام که ذات موضوع موجود است
فرهنگ لغت هوشیار
زیرین پایینی، چوب آستانه در چوب زیرین چهار چوب عتبه. ماه اول سال شمسی و آن مدت توقف آفتابست در برج حمل و مدت آن را اکنون 31 روز گیرند، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی (فروردین روز)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فروسیه
تصویر فروسیه
از ریشه پارسی فروسه بنگرید به فروسه و دلیری
فرهنگ لغت هوشیار
باور داشته تصدیق کرده، آن کس که بدین و مذهبی ایمان آورده: مومن مقابل ناگرویده غیر مومن کافر: همه خلق گرویده و ناگرویده از روی آفریدن و روزی دادن، جمع گرویدگان: آفرین بر گرویدگان و صفت ایمان ایشان
فرهنگ لغت هوشیار
مروریه در فارسی: کاهوی تلخ کاسنی دشتی یکی از گونه های کاسنی که آنرا کاهوی تلخ نیز گویند خندریلی خس بری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واحدیه
تصویر واحدیه
واحدیت در فارسی: یکتایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
کارکرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وردوکه
تصویر وردوکه
خانه ای که باچوب و علف پوشیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
برباره: لنبوئنهم من الجنه غرفا: بخدای که فرود آریم ایشانرا دربهشت درکاخهایی که آن بنلدترین خانه هاباشد واگربه ثاخوانی لنبوینهم بخدای که همیشه بداریم ایشانرا در ورواره های بهشت و ورواره را مخصوص کرد که ازخانه ها آن خوشترباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
((فَ وَ))
زیرین، پایینی، چهارچوب، آستانه در
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
((فَ رْ وَ دَ))
اولین ماه از هر سال شمسی که خورشید در حرکت ظاهری خود در برج حمل (برّه) قرار می گیرد، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی، فرودین، فوردین، فروردین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرویده
تصویر گرویده
((گِ رَ دِ))
مؤمن، معتقد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورواره
تصویر ورواره
((وَ رِ))
فرواره، بالاخانه، خانه تابستانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
کارآزموده، با تجربه، نیرومند
فرهنگ فارسی معین
فرقه ای مذهبی که برای حروف و حساب جمّل تاثیر و ارزش بسیار قائل بوده و معنی های شگفت انگیز برای آیه های قرآن و سخنان پیغمبر اسلام بیان می کردند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حروریه
تصویر حروریه
خوارج، گروهی که در جنگ صفّین از بیعت علی بن ابی طالب خارج شدند و معتقد بودند مرتکب معاصی کبیره، کافر است و خروج بر امام ظالم را واجب می دانستند، کافران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درویده
تصویر درویده
دروشده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرویده
تصویر چرویده
چاره جویی شده
فرهنگ فارسی عمید