جدول جو
جدول جو

معنی ورواره

ورواره((وَ رِ))
فرواره، بالاخانه، خانه تابستانی
تصویری از ورواره
تصویر ورواره
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ورواره

ورواره

ورواره
برباره: لنبوئنهم من الجنه غرفا: بخدای که فرود آریم ایشانرا دربهشت درکاخهایی که آن بنلدترین خانه هاباشد واگربه ثاخوانی لنبوینهم بخدای که همیشه بداریم ایشانرا در ورواره های بهشت و ورواره را مخصوص کرد که ازخانه ها آن خوشترباشد
فرهنگ لغت هوشیار

ورواره

ورواره
بر وزن انگاره، بالاخانه و حجره را گویند که بر بالای حجرۀ دیگر سازند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، کرسی وتخت پادشاه و نشیمن و اورنگ پادشاهی. (ناظم الاطباء) ، غرفه و چارطاق. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا

پرواره

پرواره
بالاخانِه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار
پَربار، فَروار، فَروارِه، فَراوار، فَربال، بَربار، بَروار، بَروارِه، غُرفِه
پرواره
فرهنگ فارسی عمید

برواره

برواره
بالاخانِه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار
پَربار، پَروارِه، فَروار، فَروارِه، فَراوار، فَربال، بَربار، بَروار، غُرفِه
برواره
فرهنگ فارسی عمید

فرواره

فرواره
بالاخانِه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار
پَربار، پَروارِه، فَروار، فَراوار، فَربال، بَربار، بَروار، بَروارِه، غُرفِه
فرواره
فرهنگ فارسی عمید

آرواره

آرواره
هر یک از دو قسمت استخوان بالا و پایین فک که دندان ها روی آن قرار دارد
آروارۀ بالا: در علم زیست شناسی استخوان آروارۀ بالایی، فک اعلی
آروارۀ پایین: در علم زیست شناسی استخوان متحرک آروارۀ زیرین، فک اسفل
آرواره
فرهنگ فارسی عمید