جدول جو
جدول جو

معنی ورنس - جستجوی لغت در جدول جو

ورنس
بلندنشو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ورنا
تصویر ورنا
(پسرانه)
برنا جوان، برنا، خوب و نیک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وریس
تصویر وریس
ورس، مهار شتر به صورت چوبی که در بینی شتر می کنند، ریسمانی که از موی یا از الیاف گیاه بافته می شود، اسپرک، گیاهی علفی یکساله با برگهای دراز، گلهای زرد و میوۀ کپسولی که در رنگرزی به کار می رود، سپرک، اسفرک، زریر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برنس
تصویر برنس
کلاه دراز، کلاه درویشی، برکی، جامه ای که کلاه هم داشته باشد مثلاً بارانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورنی
تصویر ورنی
محلول روغنی که بر روی سطوح کفش، کیف و مانند آن مالیده می شود و در مجاورت هوا، لایه ای سخت و براق را تشکیل می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
شاهزاده، شاهپور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
برنا، جوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
جوان برنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنس
تصویر برنس
کلاه درویشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
پسر پادشاه، شاهزاده
فرهنگ لغت هوشیار
واحدمسافت معادل 3500 قدم یا 06، 1 کیلومتر: از چارپاخانه هفت ورس دیگر که طی کردیم باز قراول خانه است و هفت ورس دیگر که طی کردیم دربین راه گنبد کوچکی بوند که خراب شده
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بنگرید به وارنیش ماده صمغی شکلی که از برخی گیاهان (خصوصا گونه های مختلف سماق و بادام هندی) بدست می آورند و پس از تصفیه از آن جهت لعاب دادن و روکش برخی مصنوعات بمنظور جلا و زیبایی و یا حفظ آنها در برابر رطوبت و سایر عوامل خارجی استفاده میکنند. توضیح مایع زرد رنگی است که در شیشه های در بسته ریزند و آن درنقاشی بکار میرود و یک ماه بعد از اتمام کار وخشک شدن تابلو بروی آن مالند تا رنگها تازه تر و زیباتر جلوه کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورنه
تصویر ورنه
واگرنه و اگرنه
فرهنگ لغت هوشیار
خداوند حرص و شره را گویند: بظل همی همایون جاهت دو بازوی زاغ و رنج ارج کردم. (جهانگیری. سوزنی سمرقندی) توضیح رشیدی گوید: و ظاهرا درین بیت بجای ورنج ورخچ است یعنی مکروه و زشت. مولف فرهنگ نظام نویسد: دربعضی نسخ بجای و رنگ فرخج است و در بعضی سیه پس سند دیگر لازم است و اگر همین شعر لازم باشد معنی حرص میدهد نه حریص ولی در صورت نسخه ورنج صفت زاغ و بمعنی حریص باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورنج
تصویر ورنج
((وَ رَ))
خداوند حرص و شره را گویند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
((وَ))
برنا، جوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورنه
تصویر ورنه
((وَ نَ))
واگرنه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورنی
تصویر ورنی
((وِ))
لعاب، چرم شفاف و براق. متضاد، شور و یا مات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
((پِ رَ))
شاهزاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برنس
تصویر برنس
((بُ نُ))
کلاه درویشی، جامه ای که کلاه بر سر آن باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
شاهزاده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
Corniness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
cornichonnerie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
Kitsch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
kicz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
банальность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
вульгарність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
cursilería
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
cafonice
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
kitsch
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
kitsch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
साधारणता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
kekonyolan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
촌스러움
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کرنس
تصویر کرنس
חֲסִידוּת
دیکشنری فارسی به عبری