- ورن
- شهوت
معنی ورن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محلول روغنی که بر روی سطوح کفش، کیف و مانند آن مالیده می شود و در مجاورت هوا، لایه ای سخت و براق را تشکیل می دهد
فرانسوی بنگرید به وارنیش ماده صمغی شکلی که از برخی گیاهان (خصوصا گونه های مختلف سماق و بادام هندی) بدست می آورند و پس از تصفیه از آن جهت لعاب دادن و روکش برخی مصنوعات بمنظور جلا و زیبایی و یا حفظ آنها در برابر رطوبت و سایر عوامل خارجی استفاده میکنند. توضیح مایع زرد رنگی است که در شیشه های در بسته ریزند و آن درنقاشی بکار میرود و یک ماه بعد از اتمام کار وخشک شدن تابلو بروی آن مالند تا رنگها تازه تر و زیباتر جلوه کند
واگرنه و اگرنه
خداوند حرص و شره را گویند: بظل همی همایون جاهت دو بازوی زاغ و رنج ارج کردم. (جهانگیری. سوزنی سمرقندی) توضیح رشیدی گوید: و ظاهرا درین بیت بجای ورنج ورخچ است یعنی مکروه و زشت. مولف فرهنگ نظام نویسد: دربعضی نسخ بجای و رنگ فرخج است و در بعضی سیه پس سند دیگر لازم است و اگر همین شعر لازم باشد معنی حرص میدهد نه حریص ولی در صورت نسخه ورنج صفت زاغ و بمعنی حریص باشد
جوان برنا
برنا، جوان
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
خانواده ای در دوره اشکانیآنکه قدرتمند بودند، نام یکی از خاندانهای هفتگانه ممتاز در زمان اشکانیان
حمله و هجوم، یورش، غوغا
حمله و هجوم، یورش، غوغا و هیاهوی لشکریان هنگام تاختن بر دشمن
فرانسوی یخرفت
فرانسوی ریزه سنج اسبابی که برای اندازه گیری اجسام بادقت 10، 1 میلیمتر بکار رود
کشتن شخصی و زیر خاک پنهان کردن جسد وی و روی خاک وی را گل و ریاحین کاشتن، از نظر غایب شدن
دقت کردن توجه کردن: هرکس از شما می بازرگانی کند . یکی رور نگرید تا خود بچه بازرگانی میکنید
سوارشدن (بر اسب و استر و گردونه و غیره) برنشستن
نوعی تفنگ که در اواخر قاجاریه درایران معمول بود
اندازه (جامه و غیره)، نقشه مسوده
آنچه بر سر کتابتها نویسند که بشرق مطالعه فلان برسد عنوان: چوزان نامه ورنامه بر خواندند سخنهای نغزش بر افشاندند. (رشیدی)
سرنامه، عنوان، برای مثال چو زآن نامه ورنامه برخوانده اند / سخن های نغزش برافشانده اند (فردوسی - رشیدی - ورنامه)
النگو، دستبند، حلقه ای که به مچ دست می بندند، آورنجن، اورنجن، برنجن، ایّاره، سوار، یاره، دستینه، دستیاره، یارج، دست برنجن
تمرین
معجزه