قپان، نوعی ترازوی بزرگ مخصوص وزن کردن بارهای سنگین، باسکول برای مثال خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه / خواهیش به شاهین ده و خواهی به کرستون (روحانی - شاعران بی دیوان - ۲۹۹)
قپان، نوعی ترازوی بزرگ مخصوص وزن کردن بارهای سنگین، باسکول برای مِثال خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه / خواهیش به شاهین ده و خواهی به کرستون (روحانی - شاعران بی دیوان - ۲۹۹)
حروف یرملون شش است که ’یرملون’ مرکب از آن است، یعنی راء و لام و میم و نون و واو و یاء. (یادداشت مؤلف). لفظی است قراردادی و با این لفظ برای یادداشت قاعده قرائت شش حرف را جمع کرده اند هرگاه که بعد از نون ساکن و نون تنوین یکی از حروف یرملون واقع شود آن نون را از جنس آن حرف گردانیده با هم ادغام کنند باغنه مگر در لام و را غنه نکنند چنانچه من یوم و من ربهم و من ماء و من لبن و من وال و من نورو خیراً یره و خیراً من مشرکه. (غیاث) (آنندراج)
حروف یرملون شش است که ’یرملون’ مرکب از آن است، یعنی راء و لام و میم و نون و واو و یاء. (یادداشت مؤلف). لفظی است قراردادی و با این لفظ برای یادداشت قاعده قرائت شش حرف را جمع کرده اند هرگاه که بعد از نون ساکن و نون تنوین یکی از حروف یرملون واقع شود آن نون را از جنس آن حرف گردانیده با هم ادغام کنند باغنه مگر در لام و را غنه نکنند چنانچه من یوم و من ربهم و من ماء و من لبن و من وال و من نورو خیراً یره و خیراً من مشرکه. (غیاث) (آنندراج)
کپان بود یعنی قپان که چیزی سنجند. (فرهنگ اسدی). قپان و آن ترازومانندی است که چیزها بدان وزن کنند و به همین معنی لفظ کرستوان هم بنظر آمده است. (برهان). ترازوی بزرگ که آن را کپان گویند و قپان معرب آن است و قرسطون معرب کرستون است. (انجمن آرا). قپان و ترازوی یک پله. (ناظم الاطباء) : خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه خواهیش به شاهین زن و خواهی به کرستون. زرین کتاب (از فرهنگ اسدی)
کپان بود یعنی قپان که چیزی سنجند. (فرهنگ اسدی). قپان و آن ترازومانندی است که چیزها بدان وزن کنند و به همین معنی لفظ کرستوان هم بنظر آمده است. (برهان). ترازوی بزرگ که آن را کپان گویند و قپان معرب آن است و قرسطون معرب کرستون است. (انجمن آرا). قپان و ترازوی یک پله. (ناظم الاطباء) : خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه خواهیش به شاهین زن و خواهی به کرستون. زرین کتاب (از فرهنگ اسدی)
یکی از توانگران آتن و از جملۀ شاگردان سقراط بود و چون سقراط را به نوشیدن شوکران محکوم ساختند، وسایل فرار وی را فراهم ساخت، لکن سقراطبه رعایت و حفظ احترام قوانین به فرار تن درنداد
یکی از توانگران آتن و از جملۀ شاگردان سقراط بود و چون سقراط را به نوشیدن شوکران محکوم ساختند، وسایل فرار وی را فراهم ساخت، لکن سقراطبه رعایت و حفظ احترام قوانین به فرار تن درنداد
بمعنی گرستودن است که قپان باشد. (برهان) (انجمن آرا) : خواهی به حسابش ده و خواهی به گزافه خواهی به ترازو ده وخواهی به گرستون. مولانا زرین (از شعوری ج 2 ص 302). ، کیل و پیمانۀ بزرگ، و معرب آن قرسطون است. (برهان). رجوع به کرستون و قرسطون شود
بمعنی گرستودن است که قپان باشد. (برهان) (انجمن آرا) : خواهی به حسابش ده و خواهی به گزافه خواهی به ترازو ده وخواهی به گرستون. مولانا زرین (از شعوری ج 2 ص 302). ، کیل و پیمانۀ بزرگ، و معرب آن قرسطون است. (برهان). رجوع به کرستون و قرسطون شود
دختر ارجاسب که زیباترین دخترخیونی بود و ارجاسب در جنگ با ویشتاسب وعده میدهد که هر کس زریر را بکشد دخترش را به او خواهد داد. ویدرفش این وظیفه را بعهده گرفت و زریر را بکشت. رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 363 شود
دختر ارجاسب که زیباترین دخترخیونی بود و ارجاسب در جنگ با ویشتاسب وعده میدهد که هر کس زریر را بکشد دخترش را به او خواهد داد. ویدرفش این وظیفه را بعهده گرفت و زریر را بکشت. رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 363 شود
تبدیل فرستادن است، فاء و واء با یکدیگر بدل شده و در اصل فرستادن و فرشتان مخفف فرستادگان است یعنی پیغمبران و فرسته و فرشته نیز یک معنی دارد. (انجمن آرا) (آنندراج). برروشنان. رجوع به برروشنان شود
تبدیل فرستادن است، فاء و واء با یکدیگر بدل شده و در اصل فرستادن و فرشتان مخفف فرستادگان است یعنی پیغمبران و فرسته و فرشته نیز یک معنی دارد. (انجمن آرا) (آنندراج). برروشنان. رجوع به برروشنان شود
امت پیغمبر را گویند مطلقاً از هر پیغمبر که باشد. (برهان). پیرو پیغمبر و امت پیغمبر و ورشنان و حواری پیغمبر هر پیغمبری که باشد. ورستان. (ناظم الاطباء). مصحف برروشنان
امت پیغمبر را گویند مطلقاً از هر پیغمبر که باشد. (برهان). پیرو پیغمبر و امت پیغمبر و ورشنان و حواری پیغمبر هر پیغمبری که باشد. وَرِستان. (ناظم الاطباء). مصحف برروشنان
دختر منلاس و هلنا. (فوستل دوکولانژ). تنها دختر منلاس و هلن بود. در قدیمترین افسانه ها چنانکه در اودیسه بچشم میخورد چنین روایت شده است که منلاس او را غیاباً نامزد نئوپتولم پسر آشیل کرد و در مراجعت به لاسدمون جشنی برای این همسری گرفت. این همسری با جنگ معروف تروآ ارتباط داشته است زیرا منلاس برای پیروزی در جنگ تروآ نیازمند کمک نئوپتولم بود. و در نتیجۀ این ازدواج میان ’اورست’ نامزد پیشین هرمیون و نئوپتولم رقابتی پدید آمد و سرانجام نئوپتولم به دست شورشیان ’دلف’ و به تحریک رقیب خود کشته شد و هرمیون به همسری ’اورست’ در آمد و پسری به نام تیسامنون به دنیا آورد. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم، پیر گریمال، ترجمه بهمنش صص 416- 417)
دختر منلاس و هلنا. (فوستل دوکولانژ). تنها دختر منلاس و هلن بود. در قدیمترین افسانه ها چنانکه در اودیسه بچشم میخورد چنین روایت شده است که منلاس او را غیاباً نامزد نئوپتولم پسر آشیل کرد و در مراجعت به لاسدمون جشنی برای این همسری گرفت. این همسری با جنگ معروف تروآ ارتباط داشته است زیرا منلاس برای پیروزی در جنگ تروآ نیازمند کمک نئوپتولم بود. و در نتیجۀ این ازدواج میان ’اورست’ نامزد پیشین هرمیون و نئوپتولم رقابتی پدید آمد و سرانجام نئوپتولم به دست شورشیان ’دلف’ و به تحریک رقیب خود کشته شد و هرمیون به همسری ’اورست’ در آمد و پسری به نام تیسامنون به دنیا آورد. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم، پیر گریمال، ترجمه بهمنش صص 416- 417)
جرج تون. نام قصبه ای به اتازونی (در کلرادو) قلمرو کلرکریک واقع در پنجاه کیلومتری دانور. و بدانجا معادن نقره بسیار باشد جرج تون. یا سن ژرژ. پایتخت جزیره گرناد، یکی از جزایر آنتیل کوچک، دارای قریب 5000 تن سکنه. آنجا مقر حکومت انگلیس است جرج تون. نام شهری به ممالک متحدۀ امریکا (در ایالت کلمبیا) کنار رود پتوماک، دارای 17000 تن سکنه جرج تون. نام شهری به اتازونی (در کارولین جنوبی) کرسی بخش ژرژتون، دارای 4310 تن سکنه جرج تون. نام شهری به اتازونی (در کنتوکی) کرسی ناحیۀ اسکوت، دارای 3570 تن سکنه نام کرسی گویان انگلیس، دارای 53000 تن سکنه
جرج تون. نام قصبه ای به اتازونی (در کلرادو) قلمرو کلرکریک واقع در پنجاه کیلومتری دانور. و بدانجا معادن نقره بسیار باشد جرج تون. یا سن ژرژ. پایتخت جزیره گرناد، یکی از جزایر آنتیل کوچک، دارای قریب 5000 تن سکنه. آنجا مقر حکومت انگلیس است جرج تون. نام شهری به ممالک متحدۀ امریکا (در ایالت کلمبیا) کنار رود پتوماک، دارای 17000 تن سکنه جرج تون. نام شهری به اتازونی (در کارولین جنوبی) کرسی بخش ژرژتون، دارای 4310 تن سکنه جرج تون. نام شهری به اتازونی (در کنتوکی) کرسی ناحیۀ اسکوت، دارای 3570 تن سکنه نام کرسی گویان انگلیس، دارای 53000 تن سکنه
دهی جزو دهستان رودبار بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین. سکنۀ آن 600 تن و آب آن از چشمه تأمین می شود و محصول آنجا غلات و بنشن و گردو و عسل و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. ساکنین از طایفۀ مراغه هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزو دهستان رودبار بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین. سکنۀ آن 600 تن و آب آن از چشمه تأمین می شود و محصول آنجا غلات و بنشن و گردو و عسل و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. ساکنین از طایفۀ مراغه هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
سنگی است در زمین روم که هرچند آنرا بشکنند مخمس شکسته شود. (برهان). سنگی سفید است مخطط بازرق و در شکل مخمس باشد و چندانک بشکنند پارهای او مخمس افتد، بروم بیشتر باشد. (نزهه القلوب)
سنگی است در زمین روم که هرچند آنرا بشکنند مخمس شکسته شود. (برهان). سنگی سفید است مخطط بازرق و در شکل مخمس باشد و چندانک بشکنند پارهای او مخمس افتد، بروم بیشتر باشد. (نزهه القلوب)
لاتینی تازی گشته گیاه نمناک از گیاهان دارویی گیاهی پایا از تیره چتریان بارتفاع بالغ بر 3، 1 متر که ساقه استوانه ایی خط دار و برگهایش بابریدگی بسیار دارد گلهایش زرد یا سفید رنگ میباشند که مانند چتری در انتهای ساقه ها قرارمیگیرند گونه های مختلف این گیاه در پزشکی مورد استعمال دارد و غالبا مقوی معده و مدروضدهیستری میباشد گلهای این گیاه اثرات ضد کرم روده ها را دارند از ریشه این گیاه ماده قابل تبلوری بنام پوسدانین بدست آمده است که خاصیت داروئی دارد، اندرازیون یربه ثورا گیاه نمناک جبلهنگ
لاتینی تازی گشته گیاه نمناک از گیاهان دارویی گیاهی پایا از تیره چتریان بارتفاع بالغ بر 3، 1 متر که ساقه استوانه ایی خط دار و برگهایش بابریدگی بسیار دارد گلهایش زرد یا سفید رنگ میباشند که مانند چتری در انتهای ساقه ها قرارمیگیرند گونه های مختلف این گیاه در پزشکی مورد استعمال دارد و غالبا مقوی معده و مدروضدهیستری میباشد گلهای این گیاه اثرات ضد کرم روده ها را دارند از ریشه این گیاه ماده قابل تبلوری بنام پوسدانین بدست آمده است که خاصیت داروئی دارد، اندرازیون یربه ثورا گیاه نمناک جبلهنگ
قسمتی ازترشحات داخلی که وسیله غدد مترشحه داخی ترشح میشود واثرتحریکی و حیاتی بر روی سایر اعضا بدن دارد. هورمون های دارای برخی خواص مشترکند اولا مانند کاتالیزورها بمقدارخیلی کم دارای اثرات خیلی زیادی هستتدولی معذلک بادیا ستارها تفاوت کلی دارند مثلا در اثر حرارت ازبین نمیروند و یالااقل در مقابل حرارتی که دیاستازها را از بین میبرد مقاومت کرده و از بین نمیروند ثانیا خواص یک آنتی ژن را هم ندارند یعنی اگر ببدن حیوانات تزریق شوند نه موجب عادت میشود و نه تولید مصونیت میکند و نه سبب پیدایش آنتی کور در بدن میشود. ثالثا فاقد خصوصیت زئولوژیکی هستند یعنی هورمون های مشابه در حیوانات مختلفه دارای اثرات مشابه هستند مثلا آدرنالیتی که از قسمت مغزی غده فوق کلیوی یک پستاندار گرفته شود با آدرنالینی که از پراگانگلیون های سگ ماهیهابدست آید دارای خواص فیزیولوژیکی مشابه هستند اخیرا برخی ازهورمون را بطور مصنوعی نیزتهیه کرده اند ارمون
قسمتی ازترشحات داخلی که وسیله غدد مترشحه داخی ترشح میشود واثرتحریکی و حیاتی بر روی سایر اعضا بدن دارد. هورمون های دارای برخی خواص مشترکند اولا مانند کاتالیزورها بمقدارخیلی کم دارای اثرات خیلی زیادی هستتدولی معذلک بادیا ستارها تفاوت کلی دارند مثلا در اثر حرارت ازبین نمیروند و یالااقل در مقابل حرارتی که دیاستازها را از بین میبرد مقاومت کرده و از بین نمیروند ثانیا خواص یک آنتی ژن را هم ندارند یعنی اگر ببدن حیوانات تزریق شوند نه موجب عادت میشود و نه تولید مصونیت میکند و نه سبب پیدایش آنتی کور در بدن میشود. ثالثا فاقد خصوصیت زئولوژیکی هستند یعنی هورمون های مشابه در حیوانات مختلفه دارای اثرات مشابه هستند مثلا آدرنالیتی که از قسمت مغزی غده فوق کلیوی یک پستاندار گرفته شود با آدرنالینی که از پراگانگلیون های سگ ماهیهابدست آید دارای خواص فیزیولوژیکی مشابه هستند اخیرا برخی ازهورمون را بطور مصنوعی نیزتهیه کرده اند ارمون