جهش، داد و فریاد و جنجال ورجلا زدن: داد و فریاد و جنجال راه انداختن، جهیدن و بیرون جستن از دام، برای مثال خواست نیفتاده به دام بلا / خیزد و زآن ورطه زند ورجلا (ایرج میرزا - ۱۱۱)
جهش، داد و فریاد و جنجال ورجلا زدن: داد و فریاد و جنجال راه انداختن، جهیدن و بیرون جستن از دام، برای مِثال خواست نیفتاده به دام بلا / خیزد و زآن ورطه زند ورجلا (ایرج میرزا - ۱۱۱)
ابن ابراهیم بن میاد سدراتی ورجلانی، مکنی به ابویعقوب. دانشمند وفقیه و از فرقۀ اباضیۀ خوارج و از مردم ورجلان مغرب بود. در جوانی به اندلس رفت و در قرطبه سکنی گزید. از آثار اوست: العدل و الانصاف (در 3 جلد) در اصول فقه. الدلیل و البرهان (در 3 جلد) در عقاید اباضیه. مرج البحرین، در منطق و هندسه و حساب. او شعر نیز می گفت و به سال 570 هجری قمری درگذشت.
ابن ابراهیم بن میاد سدراتی ورجلانی، مکنی به ابویعقوب. دانشمند وفقیه و از فرقۀ اباضیۀ خوارج و از مردم ورجلان مغرب بود. در جوانی به اندلس رفت و در قرطبه سکنی گزید. از آثار اوست: العدل و الانصاف (در 3 جلد) در اصول فقه. الدلیل و البرهان (در 3 جلد) در عقاید اباضیه. مرج البحرین، در منطق و هندسه و حساب. او شعر نیز می گفت و به سال 570 هجری قمری درگذشت.