جدول جو
جدول جو

معنی ورجلا

ورجلا((وَ جَ))
دست به ورجلا گذاشتن، داد و فریاد راه انداختن، جار و جنجال ایجاد کردن
تصویری از ورجلا
تصویر ورجلا
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ورجلا

ورجلا

ورجلا
جهش، داد و فریاد و جنجال
ورجلا زدن: داد و فریاد و جنجال راه انداختن، جهیدن و بیرون جستن از دام، برای مِثال خواست نیفتاده به دام بلا / خیزد و زآن ورطه زند ورجلا (ایرج میرزا - ۱۱۱)
ورجلا
فرهنگ فارسی عمید

ورجلا

ورجلا
دست به ورجلاگذاشتن، دادوفریادراه انداختن جارو جنجال ایجاد کردن
ورجلا
فرهنگ لغت هوشیار

ورجلا

ورجلا
دست به ورجلا گذاشتن، داد و فریاد راه انداختن. جار و جنجال ایجاد کردن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا