جدول جو
جدول جو

معنی ورتاج - جستجوی لغت در جدول جو

ورتاج
(دخترانه)
گلی سرخ رنگ که همیشه روی به آفتاب دارد
تصویری از ورتاج
تصویر ورتاج
فرهنگ نامهای ایرانی
ورتاج
پنیرک، آفتاب گردک، نیلوفر
تصویری از ورتاج
تصویر ورتاج
فرهنگ فارسی عمید
ورتاج
پنبرک: توتا جور ملک شرف بادی واعدات بر آتش غم سوخته بادند چوور تاج. (سوزنی)، آفتاب پرست
فرهنگ لغت هوشیار
ورتاج
آفتاب پرست، نیلوفر
تصویری از ورتاج
تصویر ورتاج
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرتاج
تصویر زرتاج
(دخترانه)
زر (فارسی) + تاج (فارسی) زرین تاج
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ورتیج
تصویر ورتیج
بلدرچین، پرنده ای با بال های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند، کرک، وشم، سلویٰ، بدبده، سمانه، کراک، سمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورتیج
تصویر ورتیج
کرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاج
تصویر ارتاج
((اِ))
در را محکم بستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورتیج
تصویر ورتیج
((وَ))
بلدرچین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورتا
تصویر ورتا
(دخترانه)
گل، هم ریشه با ورد عربی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رتاج
تصویر رتاج
در بند دروازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتاج
تصویر رتاج
در بزرگ، در بزرگ بسته ای که در کوچکی میان آن باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وراج
تصویر وراج
پرحرف، پرگو، کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوه گو، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، ژاژخا، مهذار، هرزه درای، افسانه پرداز، افسانه گو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورتج
تصویر ورتج
ورتیج: دل زعشقت سحر مطلق میکند همچو ورتج حق یلقلق میکند. (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وراج
تصویر وراج
پرحرف، روده دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وراج
تصویر وراج
((وِ رّ))
پر حرف، روده دراز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زیورتاج
تصویر زیورتاج
(دخترانه)
آنکه چون زیور و جواهری بر تاج می درخشد
فرهنگ نامهای ایرانی