- وجدانیات
- جمع وجدانیه
معنی وجدانیات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث سودانی، جمع سودانیات
خانواده برگ بیدی
یگانگی، یکتایی، حالت تنهایی و انفراد، یکتایی و یگانگی خداوند
وجدانیه در فارسی مونث وجدانی ورومیک ورومی مونث وجدانی، جمع وجدانیات. وجزآن: (تعبیر قیدی) و غیره: (تفانی یکدیگر را نیست و سر پی گردانیدن در جنگ و جزآن)
یکتائی، یگانگی، تنهائی و وحدت
آنچه به وسیلۀ قوۀ باطنی ادراک می شود
وجدانی در فارسی ورومیک ورومی منسوب به وجدان آنچه توسط وجدان درک شود