جدول جو
جدول جو

معنی وجدانیات - جستجوی لغت در جدول جو

وجدانیات
(وِ نی یا)
جمع واژۀ وجدانیه. اموری که به وسیلۀ حواس خمسۀ باطنه ادراک میشوند. (از تعریفات). وجدانیات اموری است که ما آنها را یا به وسیلۀ نفوس خود ادراک می کنیم چون علم مابوجود خودمان یا علم ما به حالات باطنی خود چون علم به خوف و شهوت و غضبی که در باطن ما وجود دارد. برای تفصیل این مبحث رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود
لغت نامه دهخدا
وجدانیات
جمع وجدانیه
تصویری از وجدانیات
تصویر وجدانیات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وحدانیت
تصویر وحدانیت
یگانگی، یکتایی، حالت تنهایی و انفراد، یکتایی و یگانگی خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وجدانی
تصویر وجدانی
آنچه به وسیلۀ قوۀ باطنی ادراک می شود
فرهنگ فارسی عمید
مرغی باشد سبزرنگ و منقار درازی دارد و درختان را بمنقار سوراخ کند و آن را بشیرازی دارنمک خوانند. (برهان) (آنندراج). مرغی است که به فارسی داربو و به عربی سروما خوانند. (تحفۀ حکیم مؤمن). گوشت مرغان که بتازی سودانیات گویند. این نوع مرغان را بشهر من (گرگان ساری گویند، گوشت ایشان بد باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). سار ملخ خوار و آنرا زرزور نیز گویند. (نخبه الدهر دمشقی ص 117). رجوع به سودانیه شود
لغت نامه دهخدا
(گَ شُ دَ)
احدیت. حالت یگانه. (اقرب الموارد) (المنجد). یکتایی. یگانگی. تنهایی و یگانگی و وحدت. (ناظم الاطباء) : قسم به وحدانیت خدا:
ز هر شمعی که جویی روشنایی
به وحدانیتش یابی گوایی.
نظامی.
به وحدانیت حق جل و علا اقرار کردید. (گلستان سعدی).
- وحدانیت خدا، یگانگی خدا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سودانیات
تصویر سودانیات
مونث سودانی، جمع سودانیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وعلانیات
تصویر وعلانیات
خانواده برگ بیدی
فرهنگ لغت هوشیار
وجدانیه در فارسی مونث وجدانی ورومیک ورومی مونث وجدانی، جمع وجدانیات. وجزآن: (تعبیر قیدی) و غیره: (تفانی یکدیگر را نیست و سر پی گردانیدن در جنگ و جزآن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحدانیت
تصویر وحدانیت
یکتائی، یگانگی، تنهائی و وحدت
فرهنگ لغت هوشیار
وجدانی در فارسی ورومیک ورومی منسوب به وجدان آنچه توسط وجدان درک شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحدانیت
تصویر وحدانیت
((وَ یَّ))
یگانگی، یکتایی
فرهنگ فارسی معین
شهودیت، شهود
دیکشنری اردو به فارسی