جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وجدانیت

وحدانیت

وحدانیت
یگانگی، یکتایی، حالت تنهایی و انفراد، یکتایی و یگانگی خداوند
وحدانیت
فرهنگ فارسی عمید

وجدانیه

وجدانیه
وجدانیه در فارسی مونث وجدانی ورومیک ورومی مونث وجدانی، جمع وجدانیات. وجزآن: (تعبیر قیدی) و غیره: (تفانی یکدیگر را نیست و سر پی گردانیدن در جنگ و جزآن)
فرهنگ لغت هوشیار

وحدانیت

وحدانیت
احدیت. حالت یگانه. (اقرب الموارد) (المنجد). یکتایی. یگانگی. تنهایی و یگانگی و وحدت. (ناظم الاطباء) : قسم به وحدانیت خدا:
ز هر شمعی که جویی روشنایی
به وحدانیتش یابی گوایی.
نظامی.
به وحدانیت حق جل و علا اقرار کردید. (گلستان سعدی).
- وحدانیت خدا، یگانگی خدا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

وجدانیات

وجدانیات
جَمعِ واژۀ وجدانیه. اموری که به وسیلۀ حواس خمسۀ باطنه ادراک میشوند. (از تعریفات). وجدانیات اموری است که ما آنها را یا به وسیلۀ نفوس خود ادراک می کنیم چون علم مابوجود خودمان یا علم ما به حالات باطنی خود چون علم به خوف و شهوت و غضبی که در باطن ما وجود دارد. برای تفصیل این مبحث رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود
لغت نامه دهخدا

وجدانی

وجدانی
وجدانی در فارسی ورومیک ورومی منسوب به وجدان آنچه توسط وجدان درک شود
فرهنگ لغت هوشیار