جدول جو
جدول جو

معنی واگرنه - جستجوی لغت در جدول جو

واگرنه
والا: (گفتند: ای شاهزاده مگر در خواب دیدی و اگر نه سخن هیچکس باور نکند)
تصویری از واگرنه
تصویر واگرنه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وگرنه
تصویر وگرنه
و الا، والا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وگرنه
تصویر وگرنه
Otherwise
دیکشنری فارسی به انگلیسی
অন্যথায়
دیکشنری فارسی به بنگالی
มิฉะนั้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از واژگونه
تصویر واژگونه
برعکس، بالعکس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وارونه
تصویر وارونه
خلاف، معکوس، برعکس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واچرخه
تصویر واچرخه
آنتیسیکلون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اگر نه
تصویر اگر نه
والا و گرنه: (ما عاشق ورند و مست و عالم سوزیم با ما منشین اگر نه بدنام شوی) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
خوراکی است ساخته از تخم مرغ که زرده و سفیده را بهم زده و در روغن سرخ کنند و گاهی هم شکر میریزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواگینه
تصویر خواگینه
تخم مرغ به روغن بریان کرده، خاگینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والانه
تصویر والانه
جراحت، زخم، ناراحتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واترنگ
تصویر واترنگ
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، بادارنگ، وادارنگ، وارنگ، باتس، باتو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والگونه
تصویر والگونه
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واگویه
تصویر واگویه
بازگو کردن، دوباره گفتن حرفی، سخن شنیده را باز گفتن
واگویه کردن: تکرار کردن سخن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والگونه
تصویر والگونه
والغونه
فرهنگ لغت هوشیار