جدول جو
جدول جو

معنی واپس - جستجوی لغت در جدول جو

واپس
عقب، دنبال
تصویری از واپس
تصویر واپس
فرهنگ لغت هوشیار
واپس
((پَ))
عقب، دنبال
تصویری از واپس
تصویر واپس
فرهنگ فارسی معین
واپس
باز پس، عقب، دنبال
واپس آمدن: باز پس آمدن، باز آمدن
واپس رفتن: پس رفتن، عقب رفتن
تصویری از واپس
تصویر واپس
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از والس
تصویر والس
نوعی رقص دونفرۀ آلمانی که همراه موسیقی سه ضربی اجرا می شود، در موسیقی موسیقی سه ضربی ویژۀ این رقص
فرهنگ فارسی عمید
ماده سیاهی که با آن کفشها را واکس زنند و آنها را جلا دهند و مطابق رنگ چرم گردد
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی چرخوشت نوعی رقص سه ضربی که شامل دو نوع است: والس آهسته والس تند یا والس وینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واجس
تصویر واجس
دلگذشت یاد آی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وارس
تصویر وارس
سرخرنگ چون جامه، زرد شونده چون برگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والس
تصویر والس
نوعی رقص آرام دو نفره، موسیقی سه ضربی مخصوص این رقص
فرهنگ فارسی معین
ماده چربی که رنگ های مختلف دارد و رویه کفش را با آن تمیز و براق کنند
فرهنگ فارسی معین
مادۀ روغنی مرکب از دوده و چربی و سولفات گوگرد که برای سیاه کردن کفش های چرمی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وپس
تصویر وپس
مانند و مثل و مشابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واپسین دم
تصویر واپسین دم
آخرین لحظه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپسین
تصویر واپسین
اخیر، آخرین، نهایی، آخر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپسگرایی
تصویر واپسگرایی
ارتجاع، تحجر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپسگرایانه
تصویر واپسگرایانه
متحجرانه، ارتجاعی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپسگرا
تصویر واپسگرا
متحجر، مرتجع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپسداد
تصویر واپسداد
استرداد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپس نشینی
تصویر واپس نشینی
عقب نشینی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپس مانده
تصویر واپس مانده
عقب مانده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپس ماندگی
تصویر واپس ماندگی
عقب ماندگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واپس آمدن
تصویر واپس آمدن
باز پس آمدن، باز آمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واپسین
تصویر واپسین
آخرین، پایانی، آخر، مؤخّر، اخیر، بازپسین، پسین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واپسین
تصویر واپسین
آخرین، متاخر، پس، آخر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واپس رو
تصویر واپس رو
باز پس رونده عقب رونده: (گفت آنرا من نخواهم گفت: چون ک گفت: او وا پس رواست و بس حرون) (مثنوی. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واپسین
تصویر واپسین
((پَ))
آخر، آخرین
دم واپسین: آخرین نفس که محتضر در حال نزع کند
روز واپسین: روز قیامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واپسگرا
تصویر واپسگرا
((~. گَ))
مرتجع، مخالف پیش رفت و اندیشه های نو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واپس رفتن
تصویر واپس رفتن
پس رفتن، عقب رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل واپسی
تصویر دل واپسی
حالت و کیفیت دل واپس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلواپس
تصویر دلواپس
آشفته و نگران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلواپس
تصویر دلواپس
نگران، آشفته، پریشان خیال، کسی که از تصور پیشامد بد نگران و ترسناک است، دل اندروای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طبل واپس
تصویر طبل واپس
طبل عاشورا کوس واپس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دم واپسین
تصویر دم واپسین
آخرین نفس که محتضر در حال نزع کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلواپس
تصویر دلواپس
((دِ پَ))
نگران، آشفته، چشم به راه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روز واپسین
تصویر روز واپسین
روز قیامت
فرهنگ فارسی معین