معنی واپس - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با واپس
واپس
- واپس
- باز پس، عقب، دنبال
واپس آمدن: باز پس آمدن، باز آمدن
واپس رفتن: پس رفتن، عقب رفتن
فرهنگ فارسی عمید
والس
- والس
- نوعی رقص دونفرۀ آلمانی که همراه موسیقی سه ضربی اجرا می شود، در موسیقی موسیقی سه ضربی ویژۀ این رقص
فرهنگ فارسی عمید
واکس
- واکس
- ماده سیاهی که با آن کفشها را واکس زنند و آنها را جلا دهند و مطابق رنگ چرم گردد
فرهنگ لغت هوشیار
والس
- والس
- فرانسوی چرخوشت نوعی رقص سه ضربی که شامل دو نوع است: والس آهسته والس تند یا والس وینی
فرهنگ لغت هوشیار