ناگاه، ناگهان، بی خبر، غفلتاً، برای مثال به مهمان هوازی شاد گردم / ز بند رنج و غم آزاد گردم (فرخی - ۴۵۳) موجودی که برای زنده ماندن احتیاج به اکسیژن هوا دارد
ناگاه، ناگهان، بی خبر، غفلتاً، برای مِثال به مهمان هوازی شاد گردم / ز بند رنج و غم آزاد گردم (فرخی - ۴۵۳) موجودی که برای زنده ماندن احتیاج به اکسیژن هوا دارد
دهی است از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل که در 10 هزارگزی شمال آمل واقعشده است، در جلگه قرار دارد، ناحیه ای است معتدل و مرطوب و 165 تن سکنه دارد، از آب رود خانه هراز مشروب میشود محصول آنجا برنج و کنف و صیفی و نیشکر و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل که در 10 هزارگزی شمال آمل واقعشده است، در جلگه قرار دارد، ناحیه ای است معتدل و مرطوب و 165 تن سکنه دارد، از آب رود خانه هراز مشروب میشود محصول آنجا برنج و کنف و صیفی و نیشکر و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
رشتۀانگور، (یادداشت مؤلف)، شاخۀ درخت رز، هر چیزی که با آن خوشۀ انگور را آویزان می کنند، جائی که به آن خوشۀ انگور را می آویزند، (ناظم الاطباء)، چفته، (یادداشت مؤلف)، تکیه گاه درخت رز، جوانۀ درخت رز، جائی که از آن خوشۀ انگورمیروید، (ناظم الاطباء)، و نیز رجوع به وادیج شود
رشتۀانگور، (یادداشت مؤلف)، شاخۀ درخت رز، هر چیزی که با آن خوشۀ انگور را آویزان می کنند، جائی که به آن خوشۀ انگور را می آویزند، (ناظم الاطباء)، چفته، (یادداشت مؤلف)، تکیه گاه درخت رز، جوانۀ درخت رز، جائی که از آن خوشۀ انگورمیروید، (ناظم الاطباء)، و نیز رجوع به وادیج شود