جدول جو
جدول جو

معنی وارتابد - جستجوی لغت در جدول جو

وارتابد
(بَ)
الیزه. لقب الیزه از مورخان ارمنستان است. وارتابد به معنی فاضل یا چنانکه امروز گویند دکتر است. مولد وارتابد معلوم نیست همینقدر میدانند که در جوانی در جزو سپاهیان وارتان مامی گونی بوده و وقایع جنگ او را یادداشت کرده و بعد در ’تاریخ وارتانیان’ گنجانده این جنگها با ایرانیان بوده است زیرا یزدگرد دوم میخواست ارمنستان به مذهب زرتشتی باقی بماند. معلوم است که نوشته های او هم اطلاعاتی راجع به تاریخ آن زمان ایران میدهد. (تاریخ ایران باستان ج 1 ص 98)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وارتان
تصویر وارتان
(پسرانه)
نام پسر بلاش اول پادشاه اشکانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارتشبد
تصویر ارتشبد
بالاترین درجۀ نظامی در ارتش ایران، افسر ارشد
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان ملکاری بخش سردشت شهرستان مهاباد واقع در هشت هزارگزی شمال غربی سردشت و هزار و پانصد گزی شمال راه ارابه رو بیوران به سردشت، ناحیه ای است کوهستانی و جنگلی با آب و هوای معتدل و سالم و دارای 115 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و توتون و مازوج و کتیرا و شغل اهالی آن گله داری است، صنایع دستی اهالی گلیم بافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهکده ای است از تسوج خوزان قم این دیه را واربن میلادبنا کرده است به نام خود، (تاریخ قم ص 86 و 115)
لغت نامه دهخدا
از مامی گونیان ارمنستان است الیزه وارتابد مورخ ارمنی در شمار سپاهیان وی بوده است و وقایع جنگهای او را با ایرانیان یادداشت کرده و در کتابی به نام ’تاریخ وارتانیان’گنجانده است، (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 198)
لغت نامه دهخدا
شهریست (ازروس) که چون غریب اندر وی شود بکشند و از وی تیغ وشمشیر خیزد سخت باقیمت که اوی را دوتاه توان کردن وچون دست بازداری بجای خود بازآید. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
سؤال کردن بعد بی نیازی.
لغت نامه دهخدا
نهری است در لهستان از سلسله جبال کارپات سرچشمه میگیرد و به طرف شمال جریان می یابد، از ایالت براندبورگ عبور می کند و در پایین فرانکفورت به رود ادرا می پیوندد و قسمت عمده آن برای کشتیرانی مناسب است و آن را 718 هزار گز طول باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارتشبد
تصویر ارتشبد
بالاترین درجه نظامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاب
تصویر ارتاب
سوده شدن و ریختن سوده ریزی، گدایی دربی نیازی
فرهنگ لغت هوشیار
پوشه مخصوصی که نامه ها و پرونده های جاری را برای صدور دستور در آن قرار می دهند، کارپوشه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتشبد
تصویر ارتشبد
((اَ تِ بُ))
بالاترین درجه نظامی در نظام ایران
فرهنگ فارسی معین