جدول جو
جدول جو

معنی کارتابل

کارتابل
پوشه مخصوصی که نامه ها و پرونده های جاری را برای صدور دستور در آن قرار می دهند، کارپوشه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کارتابل

کاستابال

کاستابال
شهری در مسیر اسکندر در حرکت از کیلیکیه، (ایران باستان ج 2 ص 1301)
لغت نامه دهخدا

کارلایل

کارلایل
توماس، کارلیل، مستشرق انگلیسی اهل اسکاتلند متولد در ’اکلفشان’ (1795 - 1881)، وی عربی را در بغداد فراگرفت و استاد زبان مزبور در کمبریج گردید و در آداب عرب صاحب آثار است، کتاب مهم او معروف است به: ’قهرمانان و طریقت قهرمانی’،
لغت نامه دهخدا

کارتاژن

کارتاژن
شهری و بندری از کلمبیا در ساحل بحر ’انتیل’. سکنه 115000 تن
لغت نامه دهخدا

کارتازس

کارتازس
برادر پادشاه سکاها در زمان اسکندر مقدونی. (ایران باستان ج 2 ص 1707)
لغت نامه دهخدا

وارتابد

وارتابد
الیزه. لقب الیزه از مورخان ارمنستان است. وارتابد به معنی فاضل یا چنانکه امروز گویند دکتر است. مولد وارتابد معلوم نیست همینقدر میدانند که در جوانی در جزو سپاهیان وارتان مامی گونی بوده و وقایع جنگ او را یادداشت کرده و بعد در ’تاریخ وارتانیان’ گنجانده این جنگها با ایرانیان بوده است زیرا یزدگرد دوم میخواست ارمنستان به مذهب زرتشتی باقی بماند. معلوم است که نوشته های او هم اطلاعاتی راجع به تاریخ آن زمان ایران میدهد. (تاریخ ایران باستان ج 1 ص 98)
لغت نامه دهخدا