بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، بادارنگ، وادارنگ، وارنگ، باتس، باتو
بالَنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، تُرَنج، اُترُج، بادَرَنج، بادرَنگ، بادارَنگ، وادارَنگ، وارَنگ، باتُس، باتو
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، بادارنگ، واترنگ، وارنگ، باتس، باتو
بالَنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، تُرَنج، اُترُج، بادَرَنج، بادرَنگ، بادارَنگ، واترَنگ، وارَنگ، باتُس، باتو
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، بادارنگ، وادارنگ، واترنگ، باتس، باتو
بالَنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، تُرَنج، اُترُج، بادَرَنج، بادرَنگ، بادارَنگ، وادارَنگ، واترَنگ، باتُس، باتو
بالنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، ترنج، اترج، بادرنج، بادرنگ، واترنگ، وارنگ، باتس، باتو
بالَنگ، میوه ای از خانوادۀ مرکبات با طعم شیرین و پوست زبر و ضخیم و زرد رنگ برای تهیه مربا، تُرَنج، اُترُج، بادَرَنج، بادرَنگ، واترَنگ، وارَنگ، باتُس، باتو
محسن بن ابراهیم بن احمد الواذاری مکنی به ابوالعلاء منسوب به واذار از دهکده های اصفهان وی محدث بود و ابوعلی الحسن بن عمر بن یونس الحافظ از وی روایت دارد و پس از سال 400 ه، ق، وفات یافت، (از لباب الانساب)
محسن بن ابراهیم بن احمد الواذاری مکنی به ابوالعلاء منسوب به واذار از دهکده های اصفهان وی محدث بود و ابوعلی الحسن بن عمر بن یونس الحافظ از وی روایت دارد و پس از سال 400 هَ، ق، وفات یافت، (از لباب الانساب)
همان بادرنگ باشد. در فصل 27 بندهش (پارۀ 23) آمده است: میوه های ماتکور (عمده) سی گونه است، ده سرتک (گونه) میوه است که اندرون و بیرون شاید خوردن چون انجیر، سیب، واترنگ و... واترنگ همان ترنج می باشد و اترج معرب آن است. در نامۀ ’خسرو کواتان وریتک’ در فقرۀ 45 به واترنگ و خارواترنگ (یعنی بادرنگ خاردار) برمیخوریم: ’خارواترنگ که اپاک پوست خورنت’. گزارندۀ پهلوی اوستا (مفسر اوستا) در روزگار ساسانیان در تفسیر پارۀ 28 گوید: ’خوردنی ترین میوۀ روی زمین چون خرما و خوشبوی ترین آنها چون به و واترنگ’. در اشعار امیر پازواری که به لهجۀ مازندرانی است وارنگ جار (= باذرنگزار) به کار رفته است. در افغانستان بارنگ گویند و بالنگ هم که دربسیاری از لهجه های ایران رایج است همین کلمه است. تا چو بالنگ مربا نشوی ای نارنج ترش و تلخ تو شیرین نشود، رنجه مشو. ابواسحاق. این میوه در نزد یونانیان مدیکن ملن یعنی سیب مادی (= ایرانی) و بعداًدر نزد رومیان در لاتین ’سیتروس مدیکا’ نامیده شده یعنی بادرنگ مادی (= ایرانی). در شرح اسماء العقار تألیف ابوعمران موسی بن عبیدالله اسرائیلی می نویسد: ’اترج هو التفاح المائی’. که شک نیست مؤلف ’تفاح الماهی’ گفته و بعد به دست نساخ تفاح المائی شده است. در تحفۀ حکیم مؤمن آمده: بالنگ به فارسی اترج است. (از هرمزدنامۀ پورداود صص 71- 80)
همان بادرنگ باشد. در فصل 27 بندهش (پارۀ 23) آمده است: میوه های ماتکور (عمده) سی گونه است، ده سرتک (گونه) میوه است که اندرون و بیرون شاید خوردن چون انجیر، سیب، واترنگ و... واترنگ همان ترنج می باشد و اترج معرب آن است. در نامۀ ’خسرو کواتان وریتک’ در فقرۀ 45 به واترنگ و خارواترنگ (یعنی بادرنگ خاردار) برمیخوریم: ’خارواترنگ که اپاک پوست خورنت’. گزارندۀ پهلوی اوستا (مفسر اوستا) در روزگار ساسانیان در تفسیر پارۀ 28 گوید: ’خوردنی ترین میوۀ روی زمین چون خرما و خوشبوی ترین آنها چون به و واترنگ’. در اشعار امیر پازواری که به لهجۀ مازندرانی است وارنگ جار (= باذرنگزار) به کار رفته است. در افغانستان بارنگ گویند و بالنگ هم که دربسیاری از لهجه های ایران رایج است همین کلمه است. تا چو بالنگ مربا نشوی ای نارنج ترش و تلخ ِ تو شیرین نشود، رنجه مشو. ابواسحاق. این میوه در نزد یونانیان مدیکن ملن یعنی سیب مادی (= ایرانی) و بعداًدر نزد رومیان در لاتین ’سیتروس مدیکا’ نامیده شده یعنی بادرنگ مادی (= ایرانی). در شرح اسماء العقار تألیف ابوعمران موسی بن عبیدالله اسرائیلی می نویسد: ’اترج هو التفاح المائی’. که شک نیست مؤلف ’تفاح الماهی’ گفته و بعد به دست نساخ تفاح المائی شده است. در تحفۀ حکیم مؤمن آمده: بالنگ به فارسی اترج است. (از هرمزدنامۀ پورداود صص 71- 80)
خیار بزرگ و معوج، ترنج و لیموی بزرگ، درخت نارنج. (ناظم الاطباء) ، در ترکیب رنگ وارنگ کلمه به معنی رنگارنگ، رنگ بارنگ، رنگ رنگ است، وارنگ در ترکیب وارنگ زدن، عکس، مخالف، مقابل، معنی میدهد: هر رنگی زدیم وارنگ آن را زد، یعنی مخالف آن رفتار کرد
خیار بزرگ و معوج، ترنج و لیموی بزرگ، درخت نارنج. (ناظم الاطباء) ، در ترکیب رنگ وارنگ کلمه به معنی رنگارنگ، رنگ بارنگ، رنگ رنگ است، وارنگ در ترکیب وارنگ زدن، عکس، مخالف، مقابل، معنی میدهد: هر رنگی زدیم وارنگ آن را زد، یعنی مخالف آن رفتار کرد
ترنج را گویند وآن میوه ای است معروف که پوست آنرا مربا سازند و آنرا بادابرنگ هم میگویند. (برهان). بمعنی ترنج است و آنرا بحذف الف دوم بادرنگ نیز گویند و رنگ آن زرد می شود. مسعودسعدسلمان گفته: تا کیم از چرخ رسد آدرنگ تا کی ازینگونه شود بادرنگ ؟ (آنندراج) (انجمن آرا). بادرنگ و بادرنج. (ناظم الاطباء). بالنگ. در تداول گناباد بر خیار اطلاق شود. رجوع به بادابرنگ و بادرنگ شود
ترنج را گویند وآن میوه ای است معروف که پوست آنرا مربا سازند و آنرا بادابرنگ هم میگویند. (برهان). بمعنی ترنج است و آنرا بحذف الف دوم بادرنگ نیز گویند و رنگ آن زرد می شود. مسعودسعدسلمان گفته: تا کیم از چرخ رسد آدرنگ تا کی ازینگونه شود بادرنگ ؟ (آنندراج) (انجمن آرا). بادرنگ و بادرنج. (ناظم الاطباء). بالنگ. در تداول گناباد بر خیار اطلاق شود. رجوع به بادابرنگ و بادرنگ شود