جدول جو
جدول جو

معنی واحزناه - جستجوی لغت در جدول جو

واحزناه(حَ زَ)
مرکب از ’وا’ ندبه + منادای مندوب، افسوس. دریغ. ای دریغ. دریغا. واسفا. والهفا. دردا. (یادداشت مؤلف). کلمه افسوس. ای دریغ. (ناظم الاطباء) :
چون ز یاران رفته یاد آرم
آه و واحسرتا علی من مات.
خاقانی.
پس به گورستان دیو افتاده ما
تا قیامت نعرۀواحسرتا.
مولوی.
رجوع به دردا، افسوس، دریغ و دریغا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واحزن
تصویر واحزن
در حال اندوه می گویند، افسوس
فرهنگ فارسی عمید
(حَ زَ)
مرکب از ’وا’ ندبه + منادای مندوب، کلمه ای است که هنگام اندوه بر زبان رانند. واحزنا. واحزن. رجوع به دو لغت مزبور شود
لغت نامه دهخدا
(حَ زَ)
مرکّب از: ’وا’ ندبه + منادای مندوب، لفظی است که هنگام اندوه آرند. از اصوات افسوس و اندوه است:
پیش چنین تحفه کو تمیمۀ عقل است
واحزن از جان بوتمام برآمد.
خاقانی.
رجوع به واحزنا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از وا حزناه
تصویر وا حزناه
واحزن در فارسی: چه اندوهی دریغا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واحزنا
تصویر واحزنا
کلمه ایست که هنگام اندوه بر زبان رانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واحزن
تصویر واحزن
واحزنا: پیش چنین تحفه کو تمیه عقل است واحزن از جان بو تمام برآمد
فرهنگ لغت هوشیار
نام کوهی در نور
فرهنگ گویش مازندرانی