جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با واحزن

واحزن

واحزن
واحزنا: پیش چنین تحفه کو تمیه عقل است واحزن از جان بو تمام برآمد
واحزن
فرهنگ لغت هوشیار

واحزن

واحزن
مُرَکَّب اَز: ’وا’ ندبه + منادای مندوب، لفظی است که هنگام اندوه آرند. از اصوات افسوس و اندوه است:
پیش چنین تحفه کو تمیمۀ عقل است
واحزن از جان بوتمام برآمد.
خاقانی.
رجوع به واحزنا شود
لغت نامه دهخدا

واحزنا

واحزنا
مرکب از ’وا’ ندبه + منادای مندوب، کلمه ای است که هنگام اندوه بر زبان رانند. واحزنا. واحزن. رجوع به دو لغت مزبور شود
لغت نامه دهخدا

وازن

وازن
سنجیده، سنگین. ثقیل. (از اقرب الموارد) ، تام. درهم وازن، ای تام. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). درهم وازن، درهم باسنگ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا