جدول جو
جدول جو

معنی هپد - جستجوی لغت در جدول جو

هپد
ماله ای که زمین شیار کرده را بدان هموارکنندوآن بشکل تخته ای بزرگست. توضیح این کلمه رابا (هید) نباید مشتبه کرد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هود
تصویر هود
(پسرانه)
نام پیامبر قوم عاد، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هود
تصویر هود
یازدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۲۳ آیه
لتۀ سوخته که روی سنگ آتش زنه بگذارند و چخماق بزنند تا آتش بگیرد، آتش گیره
جامه ای که نزدیک به سوختن رسیده و زرد شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هند
تصویر هند
راه، طریق، هنجار، قاعده و قانون، برای مثال گشاده بر ایشان و بر کار من / به هر نیک و بد هند و هنجار من (فردوسی - لغت نامه - هند)
وجود دارند، هستند، برای مثال از مرد خرد پرس ازیرا / جز تو به جهان خردوران هند (ناصرخسرو - ۲۴)
در فوتبال برخورد دست هر یک از بازیکنان غیر از دروازه بان به توپ که خطا محسوب می شود، Hand به معنای دست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هرد
تصویر هرد
زردچوبه، غدۀ زیرزمینی و زرد رنگ گیاهی علفی با برگ های بیضی شکل به همین نام که به عنوان ادویه و دارو مصرف می شود، این غده ها در اطراف ساقۀ زیرزمینی تولید می شود، زرچوبه، دارزرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هزد
تصویر هزد
سگ آبی، حیوانی پستاندار از راستۀ جوندگان با سر گرد، گوشهای کوچک، پاهای پرده دار، دم پهن پوست لطیف و موهای خرمایی که در آب به خوبی شنا می کند و در کنار رودخانه ها به طور دسته جمعی خانه های محکم دو طبقه برای خود می سازند، در زیر شکمش غده ای معروف به جند بیدستر یا خایۀ سگ آبی قرار دارد که در طب قدیم به کار می رفت، سگ لاب، قندس، سقلاب، بیدست، سمور آبی، بیدستر، بادستر، ویدستر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هبد
تصویر هبد
ماله برزگران
فرهنگ لغت هوشیار
سنسکریت تازی شده زرد چوبه از گیاهان سنسکریت تازی شده کرکم (زعفران)، گل سرخ زردچوبه. زعفران، گل سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هود
تصویر هود
آتشگیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هید
تصویر هید
آزار دادن، زجر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هند
تصویر هند
راه، طریق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هزد
تصویر هزد
((هَ زَ))
بیدستر، سگ آبی
فرهنگ فارسی معین
((هَ بَ))
ماله ای که زمین شیار کرده را بدان هموار کنند و آن به شکل تخته بزرگی است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هند
تصویر هند
((هَ))
قاعده، قانون، راه طریق
فرهنگ فارسی معین
وسیله ای که برای تهویه هوای آشپزخانه در بالای اجاق خوراک پزی تعبیه شود، هوابر (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هود
تصویر هود
سوره یازدهم از قرآن کریم دارای صد و بیست و سه آیه
فرهنگ فارسی معین
چهار شاخ که با آن خرمن کوفته را به باد می دهند تا کاه از دانه جدا شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هبد
تصویر هبد
تخته ای که با آن زمین شیار کرده را هموار می کنند، مالۀ برزگران
فرهنگ فارسی عمید
چوب پوسیده که آنرا آتش گیره کنندپود پده حراق خف پیغه حراقه بد بده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پد
تصویر پد
درختی که میوه ندهد مانند سپیدار، درخت بی بر، پده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پد
تصویر پد
بد، آتش گیره، هر چیزی که با آن آتش روشن کنند، شیاع، مرخ، آتش افروز، پد، پیفه، وقود، وقید، پرهازه، آتش برگ، پوک، هود، حطب، فروزینه، آفروزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پد
تصویر پد
((پُ))
پود. پده، چوب پوسیده که آن را آتش گیره کنند، حراق
فرهنگ فارسی معین