جدول جو
جدول جو

معنی هبد

هبد
(قَ بَ رَ)
شکستن حنظل را، چیدن حنظل را، پختن حنظل را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) ، بیرون آوردن حنظل برای خوردن. (معجم متن اللغه) ، حنظل خورانیدن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا