جدول جو
جدول جو

معنی هنشگ - جستجوی لغت در جدول جو

هنشگ
(هََ نِ)
دهی است از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده. دارای 194تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، حبوب، انار و انجیر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هنگ
تصویر هنگ
واحدی در ارتش مرکب از سه گردان، سپاه
هوشیاری، دانایی، برای مثال ای همه سیرت تو هنگ و ثبات / چه کنم بی ثبات و بی هنگم (انوری - ۶۹۲)، سنگینی، برای مثال ز هنگ سپهدار و چنگ سوار / نیامد دوال کمر پایدار (فردوسی - ۱/۳۴۸)
کنایه از وقار، شوکت
زور، قدرت
قصد، آهنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هشنگ
تصویر هشنگ
بی سر و پا، مفلس، فرومایه، کنده و تنۀ درخت بریده شده
فرهنگ فارسی عمید
(هََ شَ)
مردم بی سروپا و مفلس. (برهان). اصل درخت بی سروبن است، و مأخذ فرهنگهای دیگر صحاح الفرس است. (از حاشیۀ برهان چ معین از فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
(هَِ نِ)
دهی است از دهستان بافق شهرستان یزد. دارای 81 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و برنج و کار دستی زنان آنجا کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
زحیر و پیچش شکم. (برهان) ، بختیاری و بهره مندی، ساعات خجسته و مبارک، فهم و فراست و هوش، انغوزه. (ناظم الاطباء). به هندی صمغ درخت اشترغار است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
ذخیره، توشه و قوت، قدرت و توانایی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(هََ چی نَ / نِ)
دهی است از بخش درمیان شهرستان بیرجند. دارای 44 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله، شلغم و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هشنگ
تصویر هشنگ
مردم بی سر و پا و مفلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هنگ
تصویر هنگ
قبیله و سپاه و یک قسمت از تقسیمات ارتش که مرکب از سه گردان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هشنگ
تصویر هشنگ
((هَ شَ))
بی سر و پا، فرومایه، مفلس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هنگ
تصویر هنگ
((هُ))
ذخیره، توشه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هنگ
تصویر هنگ
((هِ))
پیچش شکم، شکم روش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هنگ
تصویر هنگ
((هَ))
وقار، سنگینی، قصد، اراده، معرفت، دانایی، از تقسیمات ارتش که مرکب از سه گردان است
فرهنگ فارسی معین
سپاه، فوک، لشکر، رزانت، سنگینی، وقار، توان، زور، قدرت، نیرو
فرهنگ واژه مترادف متضاد