جدول جو
جدول جو

معنی هنابیر - جستجوی لغت در جدول جو

هنابیر
(هََ)
جای هلاک، دوزخ، زمین بلند. (منتهی الارب). ریگزار بلند، واحد آن هنبوره است و خود مقلوب نهابیر است. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دنانیر
تصویر دنانیر
دینارها، مسکوکات طلا، جمع واژۀ دینار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدابیر
تصویر مدابیر
مدبرها، بدبخت ها، بخت برگشته ها، جمع واژۀ مدبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انابیب
تصویر انابیب
انبوب ها، فاصلۀ میان دو بند یا گره نی، جمع واژۀ انبوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مناشیر
تصویر مناشیر
منشارها، ارّه ها، جمع واژۀ منشار
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
جمع واژۀ نهبره. رجوع به نهبره شود
لغت نامه دهخدا
(طَ)
جمع واژۀ طنبور. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
جمع واژۀ زنبور. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (دهار). رجوع به زنبور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از معابیر
تصویر معابیر
چوب لنگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناشیر
تصویر مناشیر
جمع منشور، فرمانهای دیوانی، فرمانهای شاهی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مدبور، بخت برگشتگان تیره بختان خستگان زخمیان جمع مدبور بدبختان: سلطان بفرمود تابر سبیل استدارج... لشکر او پشت فرا دادند و آن مدابیر بدان خدعت مغرور گشتند... توضیح مدبور در دزی ذکر گردیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قنابری
تصویر قنابری
آسودی تازی گشته غملول برغست (گویش خراسانی) از گیاهان، خارشتری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قناطیر
تصویر قناطیر
جمع قنطار، بنگرید به قنطار جمع قنطار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنابیب
تصویر طنابیب
جمع طنبوب، استخوان های ساغ استخوان ساق، جمع طنابیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنانیر
تصویر صنانیر
جمع صناره، سردوک ها نوک دوک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناکیر
تصویر مناکیر
جمع منکر، زیرکان جمع منکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناقیر
تصویر مناقیر
جمع منقار، نوک ها کلنگ ها اسکنه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسابیر
تصویر مسابیر
جمع مسبار، زخم کاوها گمانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنانیر
تصویر تنانیر
جمع تنور، تنورها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنانیر
تصویر سنانیر
جمع سنور، گربگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناشیر
تصویر تناشیر
سرمشقهای کودکان دبستانی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع زنبور، کلیزان کبتان حشره ایست از راسته نازک بالان که دارای چهار بال نازک است و قطعات دهانیش بیشتر لیسنده است. تغییر شکل این حشره کامل است. زنبوران معمولا به طور اجتماع با تشکیلات منظم میزیند و در سوراخهاو شکافهای بین دیوار یا زمین لانه هایی برای خود تهیه میکنند که فاقد ذخیره غذای است زنبور دارای سوزن زهر آلودی است موسوم به نیش که به کیسه زهری مرتبط است و حشره برای دفاع یا بی حس کردن شکار و احیانا کشتن آن از نیش خود استفاده میکنند. در تداول عامه زنبور به دو نوع ازین حشره اطلاق شود: زنبوهای زرد رنگ که کوچکترند زنبورهای سرخ رنگ که درشت تر میباشند. از لحاظ زندگی و طرز تعذیه هر دو نوع یکسانند ولی از کلمه زنبور بیشتر مراد زنبور زرد رنگ است زنبور زرد زنبور تخمی. یا زنبور خرمایی زنبور سرخ. یا زنبورسرخ گونه ای زنبور که از زنبورهای زرد درشت تر است و طول اندامش تا 3 سانتیمتر میرسد و بیشتر در حفره های پوسیده تنه درختان و شکاف دیوارها لانه دارد. نیش وی از زنبورهای زرد رنگ دردناک تر است زنبور گاوی زنبور خرمایی زنبور طلایی سوسک طلایی. یا زنبور عسل حشره ایست از راسته نازک بالان که دارای نژادهای مختلف است و از روی رنگشان تمییز داده میشود. زنبور عسل ممکن است سیاه قهوه ای زرد طلایی و دو رنگ باشد بعصی نژادهای آن خونسرد و ملایم و برخی بسیار عصبانی و موذیند. حشره ایست اجتماعی در بعض امکنه به تعداد 30 تا 40 هزار در یک جا و به کمک هم زندگی میکنند. در هر اجتماع زنبور عسل یک ماده موسوم به ملکه یا شاهنگ وجود دارد که درازای بدنش در حدود 2 سانتیمتر و مخروطی شکل است و بالهایش به انتها نمیرسد. ملکه غریب 4 یا 5 سال عمر میکند. بقیه ماده زنبورهای یک اجتماع ماده های عقیم و موسوم به عمله میباشد. و طول بدنشان بین 12 تا 14 میلیمتر و انتهای بدنشان بیضی است. در هر اجتماع زنبور عسل بین 500 تا 5000 زنبور نر وجود دارد. بالهای زنبورهای نر از انتهای بدن هم میگذرد و قدشان بین 15 تا 17 میلیمتر است. عمرشان 3 تا 4 ماه است. عمر زنبورهای تابستانی بین 6 تا 8 هته و عمر کارگرهای زمستانی بین 6 تا 8 ماه است ملکه و نرها کار میکنند و حتی بدون کمک کارگران هم تغذیه نمیتوانند بکنند از فواید زنبور عسل تهیه عسل و موم است زنبورانگبین منگ انگبین نحل. یا زنبور گاوی زنبور سرخ، اخگر آتش، پرده ایست از موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدابیر
تصویر تدابیر
جمع تدبیر، پایان بینیها کار ساختمانها، اندیشه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خناثیر
تصویر خناثیر
سختیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنازیر
تصویر خنازیر
خوک، و بمعنی غده هائی که زیر گلو پیدا می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابیب
تصویر انابیب
جمع انبوب، نیچه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابیش
تصویر انابیش
جمع انبوش، تره های بر کنده، درختان بر کنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنافیر
تصویر جنافیر
جمع جنفور، کهنه گورها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زناجیر
تصویر زناجیر
جمع زنجیر، از پارسی زنجیرها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع دینار، تازی گشته دنارها سکه طلا مسکوک زر. توضیح: ارزش دینار در ایران و ممالک دیگر در ادوار مختلف فرق داشته، در عهد قاجاریه 1000، 1 قران، در عصر حاضر 100، 1 ریال، واحد پول کنونی عراق (بین النهرین) که معادل یک لیره انگلیسی است، جمع دنانیر. یا دینار رایج دیناری است که در میان مردم رواج دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنابیر
تصویر طنابیر
جمع تنبور، از ریشه پارسی تنبورها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابیر
تصویر انابیر
پارسی تازی شده، جمع انبار، انبارها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع منخر، سوراخ های بینی فارسی گویان آن را به آرش تک به کار برند بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنابیر
تصویر زنابیر
((زَ))
جمع زنبور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بهنابی
تصویر بهنابی
صرفا
فرهنگ واژه فارسی سره