جدول جو
جدول جو

معنی هموارگی - جستجوی لغت در جدول جو

هموارگی
دائمی، همیشگی
تصویری از هموارگی
تصویر هموارگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

هموار بودن مسطح بودن، جای هموار و مسطح: این محال بود که از یک طبیعت اندر یک گوهر جای بیغوله آید و جای همواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همسایگی
تصویر همسایگی
جوار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غمخوارگی
تصویر غمخوارگی
غمخواری، غم گساری، دلسوزی و مهربانی، برای مثال به غمخوارگی چون سرانگشت من / نخارد کس اندر جهان پشت من (سعدی۱ - ۷۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همسایگی
تصویر همسایگی
همسایه بودن با هم، در جوار یکدیگر زندگانی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غمخوارگی
تصویر غمخوارگی
حالت و کیفیت غمخواره دلسوزی تیمارداری غمخواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همسایگی
تصویر همسایگی
جوار، مجاورت، همسایه بودن
فرهنگ لغت هوشیار
شرکت دو یا چند تن در سکونت دریک خانه هم آشیانه: با دو حکیم از سر همخانگی شد سخنی چند زبیگانگی. (گنجینه گنجوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همسایگی
تصویر همسایگی
Neighborliness, Neighborly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
соседство , соседский
دیکشنری فارسی به روسی
добросусідство , сусідський
دیکشنری فارسی به اوکراینی
Nachbarschaftlichkeit, nachbarschaftlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
पड़ोसीपन , पड़ोसी
دیکشنری فارسی به هندی
প্রতিবেশী সম্পর্ক , প্রতিবেশী
دیکشنری فارسی به بنگالی
이웃 관계 , 이웃의
دیکشنری فارسی به کره ای
urafiki wa kijirani, majirani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
邻里关系 , 邻里关系的
دیکشنری فارسی به چینی
隣人関係 , 隣人の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
שכנות , שׁוֹכֵן בַּשְּׁכִיּוּת
دیکشنری فارسی به عبری
kerukunan tetangga, bertetangga
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ความสัมพันธ์ของเพื่อนบ้าน , เพื่อนบ้าน
دیکشنری فارسی به تایلندی
جوارٌ , جاريٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
ہمسایگی , ہمسایہ داری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از آوارگی
تصویر آوارگی
بی خانمانی، بی منزلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همیاری
تصویر همیاری
تعاونی مثل شرکت تعاونی، تعاون، حمایت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همواره
تصویر همواره
مداوم، لاینقطع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همکاری
تصویر همکاری
مشارکت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همارزی
تصویر همارزی
اکیوالانس
فرهنگ واژه فارسی سره