- هماتوری
- فرانسوی میز خونی شاشخونی خروج خون باادرار ادراری که دارای خون باشد، بول دموی
معنی هماتوری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
میمنت
شغل سناتور
جماع، کنایه از آمیزش، اختلاط
منسوب به همایون. توضیح در مورد شاه استعمال شود اعلی حضرت همایونی دربار همایونی موکب همایونی
استنشاق هوا، گردش تفرج (توام با استفاده از هوای آزاد) : گفتم: بیا بسوی شمیران روان شویم تامن دو اخوری کنم و تو هواخوری. (افرعا. جما)
منسوب به همایون، (در مورد شاه استعمال شود، اعلی حضرت همایونی، موکب همایونی)
Senatorship
сенаторство
Senatorschaft
сенаторство
senatorska funkcja
参议员职位
senadoria
senatoria
senaduría
sénatorat
senatorenfunctie
सीनेटरशिप
jabatan senator
شيخيّةٌ
כהונת סנאטור
senatörlük
useneta
ตำแหน่งวุฒิสมาชิก
সিনেটরশিপ
سینیٹر شپ
فرانسوی ریژکار
تازه کار، دوست کار، ناپیشه کار
مسابقه، حریف، رقیب
کسی که به خاطر میل و علاقۀ شخصی و نه برای کسب درآمد، در یکی از رشته های هنری، ورزشی یا فنی فعالیت می کند
در تازی نیامده پردگی پرده نشینی پاکدامنی پوشیده شدن پنهان بودن، پرده نشینی، پاکدامنی عفت: دوستان، دختر رز توبه ز مستوری کرد شد سوی محتسب و کار بدستوری کرد. (حافظ)