معنی هماغوشی - فرهنگ فارسی عمید
معنی هماغوشی
- هماغوشی
- جماع، کنایه از آمیزش، اختلاط
تصویر هماغوشی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با هماغوشی
هماغوش
- هماغوش
- ویژگی دو تن که دست در گردن یکدیگر انداخته یا در آغوش یکدیگر جای گرفته باشند، کنایه از همدم
فرهنگ فارسی عمید
هم آغوشی
- هم آغوشی
- در بغل کسی بودن تاکمان وقف هم آغوشی زه ساخته ای برناوک مژه چشم زره ساخته ای. (طالب آملی)
فرهنگ لغت هوشیار
همایونی
- همایونی
- منسوب به همایون. توضیح در مورد شاه استعمال شود اعلی حضرت همایونی دربار همایونی موکب همایونی
فرهنگ لغت هوشیار
هماتوری
- هماتوری
- فرانسوی میز خونی شاشخونی خروج خون باادرار ادراری که دارای خون باشد، بول دموی
فرهنگ لغت هوشیار
همایونی
- همایونی
- منسوب به همایون، (در مورد شاه استعمال شود، اعلی حضرت همایونی، موکب همایونی)
فرهنگ فارسی معین