- هلگورد (پسرانه)
- بهترین جلودار (نگارش کردی: ههگورد)
معنی هلگورد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تطابق
مسابقه، حریف، رقیب
آنچه که هضم نشودبدهضم، بدهضمی امتلا: همیشه لب مرد بسیار خوار در آروغ بد باشد از ناگوار. (نظامی لغ)، ناخوش آینده بطبع بدمزه: (واستقبال مقدم مرا چنین ذخیره نامحدودو شربتی ناگوارمهیا کرده ای، {ناملایم بطبع سخت دشوار: برفقیران محنت و پیری نباشد ناگوار کی غم دندان خوردآن کس که نانی نیستش ک (صائب)، آنکه مصاحبتش ملایم طبع دیگران نباشد گران جان
هریک از دو کس که با یکدیگر جنگ کنند نسبت بدیگری هماورد است حریف رقیب
حریف، رقیب
حریف، هم نبرد، نسبت دو نفر با هم که با یکدیگر نبرد کنند، هماویز
بیکاره، هرزه، هرزه گرد، کسی که بیهوده راه می رود
عنوانی است تحقیر آمیز و دشنام گونه که به فاحشه های زشت و پست دهند و گاه نیز برای تحقیر فواحش خوش سر و وضع اطلاق کنند، پست و پلید (به زنان اطلاق کنند)
فاحشه، زن پست
Vagabond, Vagrant
vagabundo, vagrante
vagabundo
włóczęga
бродяга
бродяга
zwerver
Landstreicher
vagabond
vagabondo
भटकते हुए
ঘুরে বেড়ানো
serseri
mtembezi
pengembara
คนเร่ร่อน
شاردٌ
آوارہ